اجماع منطقه ای برای صلح افغانستان با توجه به تنش های پاکستان و هند کار مشکلی ست!
عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحه ملی همراه یک هیأت عالیرتبه متشکل از مقامهای دولتی، صبح دیروز (سهشنبه 15 میزان) به دعودت نخستوزیر هند، طی یک سفر رسمی چهار روزه به این کشور رفته است. عبدالله در این سفر با مقامهای هندی در رابطه به تقویت اجماع منطقهای پیرامون پروسه صلح افغانستان گفتوگو میکند و تلاش خواهد کرد تا در راستای تقویت اجماع منطقهای برای صلح افغانستان، هند را نیز در این زمینه همسو کند. قرار است عبدالله در این سفر با نرندرا مودی، نخستوزیر هند، سابرامانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی این کشور دیدار داشته باشد و همچنان در مؤسسه مطالعات و تجزیه و تحلیل دفاعی (IDSA) در دهلی نو سخنرانی کند. عبدالله هدف از این سفر را گفتوگو پیرامون مذاکرات صلح بینالافغانی در دوحه، حمایت و پشتیبانی منطقهای از پروسه صلح، و بهطور کلی روابط دوجانبه بین دو کشور عنوان کرده است.
عبدالله در حالی به هند میرود که او بهتازگی از سفر ه روزهاش به پاکستان برگشته است و در جریان سفرش به پاکستان مورد استقبال بیسابقهی مقامهای این کشور قرار گرفته بود. عبدالله در سفر به پاکستان با عمران خان، نخستوزیر، رییسجمهور، وزیر امور خارجه، رییس پارلمان و مقامهای نظامی پاکستان دیدار کرد. او در انستیتوت مطالعات استراتیژیک اسلام آباد سخنرانی کرد و روابط افغانستان با پاکستان را متأثر از تئوری توطئه خوانده بود. درحالیکه یک روز پس از بازگشت او از پاکستان، حمدالله محب، مشاور امنیت ملی در یک گفتوگوی تلویزیونی، درباره روابط افغانستان با پاکستان گفت: ««داعیهی خاک افغانستان داعیهی نو نیست، این خاک از ما بوده، از ما هست و از ما خواهد بود. ما این داعیه را رهاکردنی نیستم تا که مردم افغانستان قدرت بگیرد… برای داعیه در زمانش کار هم میکنیم.» البته این سخنان محب در پاسخ به سوال گرداننده بود، ولی آنچه در رابطه به پاکستان واقعیت دارد این است که حکومت افغانستان هیچگاه به همکاری و حمایت پاکستان از روند صلح در افغانستان خوشبین نبوده است.
روابط هند با پاکستان و تأثیر آن بر افغانستان
در منطقه جنوب آسیا وقتی سخن از روابط افغانستان با یکی از کشورهای هند یا پاکستان است، محال است که منازعه میان این دو کشور را درنظر نگیریم. هند و پاکستان دو رقیب و دشمن دیرینه در منطقهی جنوب آسیا است که از دیرزمان منازعات سرزمینی این دو کشور بر مناسبات سیاسی در داخل افغانستان نیز تأثیر مستقیم داشته است. چنانچه هند و پاکستان همواره همدیگر را متهم میکنند که از طریق خاک افغانستان علیه منافع کشورهایشان فعالیت تخریبی صورت میگیرد. دشمنی و رقابت هند و پاکستان در خاک افغانستان در سطحی بوده که اکنون باور مسلط بر این است که بخشی از جنگ جاری در افغانستان در واقع جنگ نیابتی هند و پاکستان در خاک افغانستان است. همانطوریکه در مراسم افتتاحیه مذاکرات صلح بینالافغانی در دوحه، سابرامانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هند در صحبتهایش بهطور ضمنی به فعالیتهای تخریبی پاکستان از خاک افغانستان علیه هند اشاره کرد و با اعلام حمایت از پروسه صلح جاری، به صراحت گفت: «عناصر مخالف دولت هند نباید از خاک افغانستان علیه این کشور استفاده کند.» منظور او از عناصر مخالف دولت هند، بهصورت واضح، پاکستان بود.
رقابت هند با پاکستان باعث ارتقای جایگاه افغانستان در سیاست خارجی هند شده است. هند و افغانستان بهدلیل وجود رقیب مشترک، یعنی پاکستان، در دهههای اخیر روابط خوبی با یکدیگر داشتهاند. افغانستان تنها کشوری است که در خصوص عضویت پاکستان به سازمان ملل رأی منفی داد و هنوز هم خط دیورند را بهعنوان مرز بینالمللی به رسمیت نشناخته است. ارتش پاکستان نفوذ هند در افغانستان را نوعی محاصرهشدن تلقی میکند و با هدف جلوگیری از نفوذ هند در افغانستان، بهدنبال عملیکردن و گسترش عمق استراتژیک خود در افغانستان بوده است. پاکستان از اهداف بلندمدت هند، و طرح سلطهجویانه این کشور در منطقه جنوب آسیا، از جمله حمایت هند از طریق افغانستان از بلوچهایی که خواهان استقلال از پاکستان هستند، هراس دارد. چنانچه کریستین فییر، در کتاب «جنگ تا آخرین نفس» به نقل از دگروال م. خان، مسئول دیپارتمنت روابط بینالمللی در دانشگاه دفاع ملی پاکستان، مینویسد: «در سطح منطقهای، تسلط یک دولت –هند- بر کشورهای همسایه دلیل اصلی ناامنی و بیثباتی در جنوب آسیا بوده است. دقیقا، تلاش برای تسلط منطقهای منجر به وضعیت خطرناک میشود.» (فییر، 191)
هند برای اینکه منافع خودش را در افغانستان تأمین کند و نگذارد پاکستان از خاک افغانستان بهعنوان عقبه سیاسی استفاده کند و یا عمق استراتژیک خود را دنبال کند، حاضر است هزینهی سنگین کند. همانطوری که در سال 2001م، آماده شد تا برای کمرنگکردن نقش پاکستان در افغانستان، پایگاه نظامی در اختیار نیروهای امریکایی قرار بدهد. چنانچه پس از حملات یازدهم سپتامبر، حمله نظامی امریکا با حمایت نیروهای ائتلاف بینالمللی به افغانستان، با استقبال هند همراه شد. در آن زمان دولت هند اعلام کرد که در صورت نیاز آماده ارائه مساعدت نظامی و واگذاری پایگاه به نیروهای امریکایی، جهت حمله به طالبان و تروریستهای مستقر در افغانستان میباشد. این درست برخلاف سیاست پنجاه سال گذشته هند بود که به هیچ قدرت خارجی اجازه استفاده نظامی را از خاک خود نمیداد. این نمونهی از هزینهای بود که هند برای افغانستان حاضر بود انجام دهد.
هند منافع فراوانی در افغانستان دارد. بهطور نمونه، تهدید نفوذ پاکستان بهعنوان یک رقیب در جنوب آسیا و افغانستان، مهار افراطگرایی و تروریسم که حامی اصلی آن در منطقه پاکستان بوده است و بیشترین نیروی تروریستی بر علیه امنیت ملی هند استفاده میشود، کارکرد ارتباطی افغانستان در دستیابی به آسیای میانه و فرصتهای اقتصادی که افغانستان برای هند فراهم میکند، گسترش نفوذ منطقهای و تقویت سیستم امنیتی هندمحور در منطقه جنوب آسیا با وارد کردن افغانستان در این مجموعه امنیتی-منطقهای. اما از همه مهمتر در این مرحلهی حساس که مذاکرات صلح در دوحه جریان دارد و هر آن امکان بازگشت طالبان به قدرت مطرح است، هند بیشتر از هر وقت دیگر از این جهت نگران است و به هیچ صورت نمیخواهد، پاکستان دوباره از طریق طالبان در افغانستان مسلط شوند. بنابراین، سفر عبدالله به هند از جوانب مختلف، دارای اهمیت است؛ اما واقعیتها حکایت دیگر دارد.
نقش هند در پروسه صلح افغانستان
با درنظرداشت پیشینهی منازعات سرزمینی هند با پاکستان و افغانستان با پاکستان، هند در پروسه صلح افغانستان که اکنون در جریان است، نقش کلیدی دارد. در شرایطی که امریکاییها بهعنوان حامی استراتژیک حکومت افغانستان با گروه طالبان توافقنامه صلح امضا کرده و از سوی دیگر بر حکومت افغانستان فشار وارد میکنند تا حکومت افغانستان برخلاف اراده و سازوکارهای حقوقی، زندانیان طالبان را آزاد کرده و در مذاکرات صلح بینالافغانی بر مبنای توافقنامه آنها پیش برود، و همینطور پاکستانیها نیز از این طرح طالبان و امریکاییها راضی است و حمایت میکند، در این میان تنها کشوری که به حمایت از حکومت افغانستان و بهخصوص سیاستهای رییسجمهور غنی حاضر است ریسک کند و روندی را که مثلث طالبان، امریکا و پاکستان برنامهریزی کرده است، به چالش بکشاند، هند است.
چنانچه حمدالله محب، مشاور امنیت ملی رییسجمهور غنی گفته بود که برای هر سناریوی احتمالی، برنامه دارند: اینکه امریکاییها نظر به توافقنامهی صلح با طالبان تا پایان اپریل 2021 م، تمامی نیروهایشان را از خاک افغانساتن بیرون کنند یا نکنند، اینکه حمایت امریکا و متحدان غربی آن از دولت افغانستان ادامه یابد یا نیابد؛ حکومت افغانستان آمادگی جنگ با طالبان را دارد و پیروزی طالبان از راه نظامی را ناممکن میداند. اما برخلاف ادعاهای آقای محب، اگر حکومت افغانستان، حامیان منطقهای بدیل در حمایت از نیروهای امنیتیاش نیابد، واضح است که توان مقاومت را نخواهد داشت. بنابراین، حکومت افغانستان و بهخصوص شخص رییسجمهور غنی به هند به مثابهی حامی بدیل میبیند. اما هند سیاست خارجی خودش را در قبال افغانستان همواره برخلاف پاکستان تعریف کرده است. چنانچه برنامهی مثلث طالبان، پاکستان و امریکا این است که مذاکرات صلح بینالافغانی بر مبنای توافقنامه صلح طالبان با امریکاییها یا در واقع در ادامهی آن توافقنامه به پیش برود که در آنصورت رییسجمهور غنی و تیمش بایستی دست از جمهوریت بردارند و آمادگی دولت موقت، تغییر نظام سیاسی و تغییر قانون اساسی را داشته باشد. اما هند برعکس در این پروسه صلح از برقراری جمهوریت و نظام سیاسی فعلی حمایت میکند. بنابراین، هدف اصلی سفر عبدالله به هند را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد. چرا که عبدالله نیز در سطح کلان، حامی برقراری نظام فعلی و مخالف بازگشت طالبان به قدرت است، با این تفاوت که نظام فعلی هیچ وقت این فرصت را به او نداد که در سطح فرد اول حکومت ایفای نقش کند.
عباس عارفی