سیاستمصاحبه و گزارشِتیتر یک

آیا روابط دو همسایه روبه بهبودی است؟

از زمان ایجاد کشوری به نام پاکستان در سال ۱۹۴۷، روابط این کشور با افغانستان از اختلافات مرزی، جنگ‌های نیابتی و اختلافات سیاسی آسیب دیده است. اما در سال‌های اخیر به ویژه، این رابطه وارد مسیر پر خم‌وپیچ رو به پایین شده است. پاکستان به فراهم‌آوری پناه‌گاه برای طالبان متهم است؛ گروهی که به صورت بی‌وقفه حملات بی‌رحمانه‌یی را علیه اهداف افغان و بین‌المللی راه‌اندازه می‌کند. پاکستان هم به همین ترتیب افغانستان را به پناه‌دهی به شورشیان ضد پاکستان متهم می‌کند.  این امر باعث شده است که پاکستان افغانستان را به اخراج جمعیت‌ قابل ملاحظه‌ی مهاجران افغان در این کشور تهدید کند. در عین‌حال افغان‌ها هم پیوسته خواستار اعمال تحریم‌های بین‌المللی علیه پاکستان هستند.

با افزایش خشونت، تلاش‌های دیپلماتیک در جریان است تا روابط دوستانه دو همسایه دیوار به دیوار دوباره برقرار شود. مایا لیوتو با زاهد نصرالله خان سفیر پاکستان در کابل، در مورد آخرین تحولات در روابط دو کشور  صحبت کرده است.

در ابتدای ریاست‌جمهوری اشرف غنی روابط بین دو کشور به نظر می‌رسید که در حال بهبودی است اما بعدتر این روند سیر نزولی را پیمود. ماه گذشته نخست وزیر شما از کابل بازدید کرد، شما وضعیت فعلی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در حال حاضر تمایل زیادی از سوی دولت افغانستان برای برقراری ارتباط با پاکستان و مقاومت در برابر واقعیت‌های اساسی که اتفاق‌افتادن آن در وضعیت تضاد [منافع] محتمل است، وجود دارد. یکی از نشانه‌های –تمایل دولت افغانستان- این است که در جریان بازدید نخست وزیر، ما روی هفت اصل برای نهایی‌کردن برنامه عمل افغانستان و پاکستان برای صلح و همبستگی توافق کردیم. براساس این برنامه ما پنج گروه کاری داریم که ما را قادر می‌سازند بحث ساختاری در مورد روابط دو جانبه کشورهای‌مان داشته باشیم.  این گروه‌های کاری سیاسی و دیپلماتیک هستند که روی موضوع مهاجران، مدیریت مرزی، روابط اقتصادی، همکاری‌های نظامی و همکاری‌های اطلاعاتی تمرکز دارند. ششمین گروه کاری یک گروه بازنگری است که تحت نظارت معاون وزیر امور خارجه افغانستان و وزیر خارجه‌ی ما در پاکستان کار می‌کند. در صورتیکه پنج گروه فوق در کار شان به بن‌بست خوردند، گروه بازنگری تلاش خواهد کرد که با یافتن راه‌حل مشکل را حل کند.

پس شما می‌گویید که روابط دو کشور به رغم این واقعیت که ما همین اواخر شاهد درگیری‌های مرزی میان نیروهای افغان و پاکستانی بوده‌ایم، در حال بهبودی است؟

بلی، این یک سوال خوب است. به همین دلیل است که من اشاره کردم اکنون از جانب دولت افغانستان اراده [برای بهبود روابط] وجود دارد. من به این دلیل «دولت افغانستان» می‌گویم که همین اراده از جانب ما همیشه وجود داشته. از اینرو آن‌ها بر این هفت اصل توافق کردند. یکی از این اصول این است که [بیش از این] در روابط دو کشور “بازی سرزنش” وجود نخواهد داشت. ما همچنین توافق کردیم که هر دو کشور، کشور یا گروه یا شبکه سومی را اجازه ندهند که از خاک شان برعلیه یکدیگر استفاده کند. نکته مهم دیگر این بود که هر دو کشور علیه عناصر آشتی‌ناپذیر اقدام خواهند کرد. بنابراین با وجود درگیری‌های مرزی که ممکن است در آینده، تا زمانی که سرنوشت مرز -با وجود نیت پاک دو طرف- معلوم نشود، ادامه داشته باشند، دو کشور اکنون عزم ادامه‌ی همکاری را در راستای اهداف بزرگ‌تر یعنی صلح و آشتی در افغانستان دارند.

در افغانستان، پاکستان برای پناه‌دهی به تروریست‌های مرزی مقصر دانسته می‌شود و انتقاد پاکستان از افغانستان نیز همین است. به نظر شما چه کاری باید برای حل این مسأله انجام شود؟

این مسأله علت اصلی بی‌اعتمادی بین دو کشور است و به همین دلیل است که ما بحث‌ ساختاری را در چوکات برنامه عمل افغانستان و پاکستان برای صلح و همبستگی روی دست داریم تا میکانیزمی برای پایان‌دادن به تهمت‌زنی متقابل ایجاد کنیم و نیز میکانیزمی داشته باشیم تا این اتهامات بتوانند بررسی شوند. در عمل این به معنای ایجاد یک دفتر ارتباطی است که ماموران آن بتوانند هماهنگی و نظارت مشترک بر این نکات داشته باشند. به عنوان مثال اگر افغان‌ها به ما اطلاع بدهند که یک مدرسه مشخص در پاکستان وجود دارد که افراط‌گرایی و رادیکالیسم را تبلیغ می‌کند و شاگردان این -مدارس- آماده می‌شوند تا به افغانستان فرستاده شوند، ما با دریافت چنین اطلاعاتی اقداماتی روی دست خواهیم گرفت و مامور ارتباطی جانب افغانستان را با خود خواهیم داشت تا بتواند ببیند که اقدامات هماهنگ در این خصوص روی دست گرفته می‌شود.

یکی دیگر از اتهامات رایج علیه پاکستان این است که کشور شما نه‌تنها برای گروه‌های تروریستی لانه‌های امن فراهم می‌کند بلکه در واقع در حمایت از شورشیان فعالانه دخیل است. پاسخ شما چیست؟

همان‌طور که می‌دانید، ایالات متحده در سال ۲۰۰۱ وارد افغانستان شد و سپس جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ آغاز شد. با آغاز جنگ عراق استراتژی ایالات متحده تغییر کرد و شرایط داخلی افغانستان هم طوری بود که شورش‌گری بتواند دوباره جان بگیرد؛ امری که صورت پذیرفت. آن‌ها [امریکا و مقامات دولت افغانستان] مجبور بودند کسی را برای متهم‌کردن پیدا کنند که البته بهترین گزینه برای متهم‌کردن پاکستان بود.

از زمان آغاز جنگ افغانستان، از سال ۱۹۹۷، ما شمار بسیار زیادی از مردم افغانستان را با هر نوع پس‌زمینه‌یی پناه داده‌ایم. کل رهبری افغانستان که در حال حاضر در دولت وحدت ملی این کشور حضور دارند، زمانی در پاکستان زندگی می‌کردند و همین‌طور کل رهبری مجاهدین. ما منکر نمی‌شویم که ممکن است بقایای رهبری افغانستان در پاکستان وجود داشته باشند اما، ما خود قربانی تروریسم هستیم و پس از حمله سال ۲۰۱۴ بر مکتب نظامی در پشاور، ما هرگونه زیرساخت‌های سازمان‌یافته برای حمایت از تروریست‌ها را از بین‌ برده‌ایم. با این‌حال، بقایای [تروریست‌ها] در پاکستان وجود دارند، ما این را قبول می‌کنیم اما در خاک ما هیچ حضور [تروریستی] سازمان‌یافته‌یی وجود ندارد. پاکستان به هیچ‌وجه از آن‌ها حمایت نمی‌کند. ما این مسأله را برای دولت افغانستان در تعاملات سطح بالای مان بسیار واضح ساخته‌ایم. اینکه ما به هیچ‌وجه به طالبان یا حقانی‌ها علاقه‌یی نداریم که آن را از دست داده باشیم. و به همین‌ دلیل است که ما مرز را حصارکشی می‌کنیم.  ما بیش از ۲۰۰ هزار سرباز را در مرز با افغانستان مستقر کرده‌ایم زیرا مرز میان ما و افغانستان بسیار طولانی است و ما پیوسته این اتهامات را دریافت می‌کنیم که تروریست‌ها از این مرز عبور می‌کنند. ما در مقایسه با ۲۰۰ پاسگاه نیروهای افغان در جانب افغانستان، بیش از ۷۵۰ پاسگاه امنیتی در جانب پاکستان داریم. بنابراین ما اجازه نمی‌دهیم که مردم از افغانستان به پاکستان بیایند یا از پاکستان به افغانستان بروند. ما چیزی که در توان داریم را انجام می‌دهیم.

با این‌حال، پاکستان همچنان تحت فشار قرار خواهد داشت زیرا این سیاست خوب است؛ سیاستی که هم در افغانستان و هم در سطح بین‌المللی به فروش می‌رود.

در افغانستان قضیه در مورد حصارکشی کاملا برعکس است، مخصوصا در میان پشتون‌ها. واکنش دولت چه بوده است؟

مخالفت دولت افغانستان با حصارکشی مرز چنین نیست. یگانه مسأله‌ در این خصوص که می‌توانم بگویم این است که ادعاها و نیز ادعاهای متقابلی وجود دارند مبنی بر اینکه این حصار از آن جایی که حدود مرز هنوز مشخص نیست، از کجا باید عبور کند. این‌جاست که اختلاف نظر پیش می‌آید. با این‌حال پاکستان و افغانستان در سطح رییس‌ کل عملیات‌های نظامی بر سر ایجاد مراکز هماهنگی در تورخم و چمن توافق کرده‌اند. این مراکز توسط یک جگرن و یک دگروال از هر دو جانب اداره خواهند شد و در این مراکز آن‌ها قادر خواهند بود که روزانه مسائل مرزی از جمله حصارکشی را به بحث بگیرند.

من فکر می‌کنم که مشکل روابط پاکستان و افغانستان به رسمیت‌شناختن مرز است. افغان‌ها باید با این مسأله کنار بیایند و باید قبول کنند که آن‌چه را که آن‌ها خط دیورند می‌نامند، حالا مرز رسمی بین دو کشور است. خط دیورند در سطح بین‌المللی هم به رسمیت شناخته شده است و این مشکل نقطه‌ی پایان خواهد داشت. با این‌حال هر دو کشور باید از نزدیک با هم برای تعیین دقیق حدود این خط بر روی زمین کار کنند. گاهی اوقات که ما مشغول حصارکشی هستیم، ادعای آن‌ها این است که «این خاک شما نیست. خاک ما است.»

اما اجازه بدهید به شما بگویم که ما تا کنون فقط ۱۰۰ کیلومتر از ۲۶۱۱ کیلومتر مرز را حصارکشی کرده‌ایم. و این مناطقی است که شبه‌نظامیان از آن عبور می‌کنند؛ مناطقی در امتداد ولسوالی‌های کلیدی نورستان، ننگرهار و حالا کنر. این مناطق صعب‌العبورترین ساحات جغرافیایی و دارای گذرگاه‌های کوهستانی هستند که از آن تروریست‌ها به شکل سنتی تلاش کرده‌اند عبور کنند. در واقع پاسگاه‌های مرزی ما در این مناطق و از سوی شبه‌نظامیان این مناطق در معرض حملات سنگین قرار گرفته‌اند؛ مناطقی که دولت افغانستان در آن حاکمیت ندارد.

پاکستان تهدید کرده است که کل مهاجران افغان ساکن در این کشور را به‌رغم این واقعیت که وضعیت امنیتی در افغانستان رو به وخامت است، اخراج می‌کند. اما مهلت اخراج تا حال چند بار تمدید شده است و در آخرین مورد، پایان ماه جون گفته شده است. دلیل آن چیست؟

ما به‌دلیل حضور مهاجرانی که در چهل سال گذشته از آن‌ها میزبانی کرده‌‌ایم، با چالش‌های امنیتی و اقتصادی مشخصی روبرو هستیم. و این تصمیم مطرح است که مهاجران باید بازگردند. بسیار مهم است که این بند ناف که در سال ۱۹۷۹ میان افغانستان و پاکستان به وجود آمد، بریده شود. ما از ۱.۲۷ میلیون مهاجر و حدود ۱.۵ میلیون افغان بدون مدرک میزبانی می‌کنیم. از ۱.۵ میلیون ما به حدود ۳۰۰ هزار نفر مدرک داده‌ایم و به آن‌ها کارت‌های شهروندی افغانستان را صادر کرده‌ایم تا در نهایت افغانستان به آن‌ها پاسپورت افغانی بدهد و آن‌ها به کشور شان بازگردند. بنابراین این خیل عظیم مردم افغانستان باید بازگردند؛ و در همین‌حال بازگشت‌ آن‌ها باید داوطلبانه، تدریجی و با عزت باشد. پاکستان و افغانستان روی یک طرح عملی برای تضمین ایمنی و رفاه مهاجران بازگشته به افغانستان کار خواهند کرد و ظرفیت دولت افغانستان را برای اسکان آبرومندانه‌ی مهاجران در نظر خواهند گرفت. در حال حاضر مهاجران چیزی [در خانه] ندارند که به افغانستان بازگردند. این دلیل تمدید مهلت خروج است.

در ماه فبروری غنی یک پیشنهاد جامع صلح را به طالبان ارائه کرد، اما تا کنون پاسخ واضحی از جانب این گروه دریافت نشده است. در گذشته انتظار می‌رفت که پاکستان از نفوذش برای آوردن طالبان به میز مذاکره استفاده کند. پاکستان در حال حاضر چقدر نفوذ دارد؟

ما به جامعه بین‌المللی از جمله ایالات متحده رسانده‌ایم که یک چیز را باید درک کرد: اینکه شخصیت افغانستان بسیار مستقل است. حتی زمانی که شوروی‌ها در سال ۱۹۸۹ عقب‌نشینی کردند و پاکستان از نفوذ خوبی در درون مجاهدین –به خاطر ایستادگی‌اش با مجاهدین در جنگ نیابتی- برخوردار بود، افغان‌ها هرگز به ما گوش ندادند و هرگز نتوانستند به هرگونه توافقی دست یابند. نمونه دوم آن زمانی بود که ملا عمر در قدرت بود و حادثه یازدهم سپتامبر اتفاق افتاد. پاکستان تنها کشوری بود که حکومت ملا عمر را به رسمیت می‌شناخت، حتی امارات متحده عربی و عربستان سعودی پا پس کشیدند اما او هرگز به ما گوش نداد.

بنابراین بلی، ما نفوذ داریم اما این نفوذ محدود است. شما نمی‌توانید انتظار داشته باشید که پاکستان تضمین کند طالبان به ما گوش می‌دهند. ممکن است این اتفاق هرگز نیافتد. و اکنون در منطقه کشورهای دیگری نیز وجود دارند که طالبان، به ویژه رهبری این گروه با آن‌ها از ارتباطات خوبی برخوردار است.

آیا هیچ نشانه‌یی وجود دارد که طالبان در واقع به جای ایالات متحده به مذاکره‌ی مستقیم با دولت افغانستان موافقت کند؟

ما نمی‌دانیم. آن‌چه را که من خواهم گفت صرفا حدس و گمان است. بیایید امیدوار باشیم [که طالبان موافقت خواهند کرد] زیرا ما نیز از طالبان خواستار پذیرفتن پیشنهاد صلح شده‌ایم. ما کاملا از پیشنهاد رییس‌جمهور غنی حمایت می‌کنیم. ما فکر می‌کنیم که این پیشنهاد یک پیشنهاد واقعی است و دروازه را برای طالبان باز کرده است تا بیایند و به عنوان یک نیروی سیاسی در مناسبات سیاسی این کشور مشارکت داشته باشند.

در افغانستان یک تصویر بسیار منفی از پاکستان وجود دارد و کمک پاکستان در توسعه این کشور همیشه تحت‌الشعاع مسائل امنیتی و سیاسی قرار گرفته است. پروژه‌های اصلی شما در این کشور چیست؟

در واقع شما نیز احساس کرده‌اید که در افغانستان نوعی خاموشی رسانه‌یی علیه پاکستان جریان دارد. از اینرو هنگامی که من با یک وزیر یا یک فرد مهم دیگر ملاقات می‌کنم، خبر آن در روزنامه‌ها چاپ نمی‌شود. اصلا نشان داده نمی‌شود. شما حتی اگر به وب‌سایت ریاست‌جمهوری سر بزنید، از اینکه هیچ اشاره‌یی به سفر نخست وزیر ما نشده، متعجب خواهید شد. با این‌حال، از نخست وزیر ما استقبال صورت گرفت و ما با این مسأله (ذکر نشدن خبر آن در وب‌سابت ریاست‌جمهوری) مشکلی نداریم و کاملا آن را درک می‌کنیم.

اما ما پروژه‌هایی را به انجام رسانده‌ایم. ما یک مرکز کلیه در جلال‌آباد افتتاح کرده‌ایم، در کابل یک مکتب و یک خواب‌گاه ساخته‌ایم. همچنین شفاخانه مدرنی را که ما ساخته‌ایم، یعنی شفاخانه جناح، به زودی به بهره‌برداری سپرده خواهد شد. ما یک واحد کامل در دانشگاه کابل  و در مزارشریف یک دانشگاه ساخته‌ایم. اما علاوه بر این‌ها، آن‌چه که ما به سرمایه‌ انسانی افغانستان اضافه کرده‌ایم فوق‌العاده است. ما در سه سال گذشته به افغان‌ها ۳ هزار بورسیه تحصیلی داده‌ایم و با شروع سال ۲۰۱۸ حدود ۲۰۰ بورس تحصیلی تخصصی را برای زنان اختصاص داده‌ایم. ما به افغان‌ها در زمینه حفاظت از گیاه و کار در مراکز کلیه آموزش داده‌ایم. علاوه بر آن، شمار زیادی از دانش‌جویان افغان –حدود ۱۰۰ هزار دانش‌جو- در حال حاضر در پاکستان تحصیل می‌کنند.

در بروکسل ما متعهد شده‌ایم تا برای تطبیق پروژه‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی در افغانستان ۵۰۰ میلیون دالر به این کشور کمک کنیم. ما از دولت افغانستان دعوت کرده‌ایم تا با ما نشستی برگزار کند تا بتوانیم ضرورت‌های این کشور را ارزیابی کنیم و براساس آن ما مایل هستیم تا پروژه‌های دیگری را نیز در این کشور تطبیق کنیم.

دیپلمات – مایا لیوتو
اطلاعات روز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا