پاکستان، ایران یا عربستان نیست و به سوی طالبانی شدن در حرکت است.
با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان و احیاء امارت اسلامی، تحریک طالبان پاکستان نیز روحیه گرفته تحرکات ضد حکومتی خود در پاکستان را افزایش داده است. اگرچه براساس اعلام مقامات پاکستانی با پادرمیانی مقامات امارت اسلامی افغانستان، تحریک طالبان پاکستان پای میز مذاکره با حکومت پاکستان نشستند و به توافقاتی نسبی دست یافتند اما این مساله هنوز به عنوان آتش زیر خاکستر باقی مانده است.
رسانه «دی پرینت» طی مطلبی در هفت دسامبر در مورد اسلا م آباد و تحریک طالبان پاکستان می نویسد پاکستان ایران یا عربستان سعودی نیست و به سوی طالبانی شدن در حال حرکت است.
نویسنده مطلب تاکید می کند طی سالهای گذشته پاکستان به نقطه ای رسیده که نه شبیه عربستان سعودی و نه ایران است. پاکستان نظام پادشاهی ندارد تا بتواند یک فرمول خاص دینی را تحمیل کند یا مسیر جامعه را به سمت کمتر دینی بودن تغییر دهد.
از همه مهمتر پاکستان برخلاف عربستان که روی محور نژاد عرب می تواند مانور دهد، فاقد یک هویت جایگزین می باشد، چیزی که با استفاده از آن بتواند بر ملی گرایی به جای دینی بودن تمرکز کند. نخبگان سیاسی و حاکمان پاکستان همواره مردم این کشور را از دامن زدن به هویت های قومی چندگانه برحذر داشته اند. حتی محمد علی جناح هم مخالف ایالت گرایی بود.
از سویی هم رقابت روی هویت های قومی دیگر طرفدار ندارد و بیشتر ایدئولوژی های فرقه یی ترویج می شود. حکومت ها و جوامع دینی می تواند یک مسیر طبیعی باشد اما مشکل اینجاست که پاکستان برخلاف ایران یک ایدئولوژی مذهبی واحد ندارد. وجود ایدئولوژی های فرقه ای رقیب زندگی در پاکستان را سخت ساخته و هر فرقه ایی برای به دست آوردن نفوذ بیشتر از خشونت به عنوان تنها وسیله برای رقابت استفاده می کند. بنابراین، فرقه ها درست مانند طالبان برای نفوذ بر مردم، کنترل افکار آنها و البته افزایش قدرت دست به دامان خشونت می شوند.
در این میان احزاب غیر دینی اگرچه ممکن است برای رقابت از خشونت کار نگیرند اما در رقابت های سیاسی بازهم ناگزیرند سراغ روایت ها و قرائت های معروف دینی بروند. سیاست های حوزه انتخابات اما سبب شده تمام احزاب پاکستان به شمول «تحریک انصاف پاکستان، مسلم لیگ پاکستان شاخه نواز و حزب مردم پاکستان» همه در قبال بازی با کارت دین، یکسان به نظر آیند. دیوبندی و بریلیوی از ایدئولوژی های دینی پرطرف دار در پاکستان هستند. حزب مردم پاکستان که در مقایسه با دیگر احزاب این کشور از توانایی بیشتری در ایجاد مکانیزم لیبرال و قانونی برخوردار هست، نیز هنوز نتوانسته چنین مکانیزمی(اصلاحیه هجدهم) ایجاد کند. متاسفانه رهبری این حزب در سیاست های انتخابیه با محدودیت هایی روبروست و این مساله در کاندیداتوری این حزب در انتخابات لاهور خود را نشان داد و این حزب در کمپاین تبلیغاتی خود از کارت دین استفاده نمود.
در پاکستان، احزاب سیاسی، ملیت های قومی و حتی حرکات جدایی طلب از دین به عنوان وسیله مذاکره و افزایش قدرت استفاده می کنند. به طور مثال در بلوجستان، حزب ملی گرای بلوجستان و حزب ملی عوامی پشتونخوا برای زنده ماندن در رقابت های سیاسی از کمک مولوی فضل الرحمان بهره می برند.
در گوشه دیگر ایالت یعنی در گوادر نیز رهبران جدایی طلب مردم را وادار کرده اند از مولوی هدایت الرحمان از حزب جمعیت اسلامی علیه احزاب سیاسی کلان یا حتی احزاب ملی گرای بلوچ که تلاش دارند برای احقاق حقوق بلوچ ها دست به دامن اصول دموکراتیک شوند، حمایت کنند. بسیار تلخ است که بشنویم اعتراضات زنان در گوادر برای طلب حقوقشان در حال افزایش است. حقیقتی که کمتر در موردش سخن گفته شده مشوره و کمک مافیای مختلف به مولوی برای مخالفت با کلوب ها، کارخانه های تولید شراب و ساخت شهرک ساحلی چینی در گوادر، با استفاده از کارت دین و حتی رقابت جهانی امریکا و چین می باشد. تاسف بار است که ملاها تنها شخصیت های موجود برای باشندگان محلی هنگام اعتراض علیه گسترش فعالیت های چین در پاکستان می باشند. گروه های سیاسی مختلف نیز از وسیله مشابه یعنی دین استفاده می کنند، کمتر مورد انتقاد قرار می گیرند و بیشتر بازتاب کننده طبیعت حکومت هستند. این احزاب یک اتاق برای دین و قرائت ها و روایت های دینی دارند.
متاسفانه روزهای سیاه جنایت های جنرال ضیاء امروزه به نظر سبک تر می رسد. اگر مخالفی از شکنجه گاه های برج لاهور و اتوک یا دیگر اتاق های شکنجه دولتی زنده بیرون آمد، می تواند احترام جامعه را به دست آورد. سرنوشت مخالفان امروز در پاکستان به سرنوشت «دیاوادانا» رئیس سریلانکایی یک کارخانه در پاکستان که توسط تندروهای مذهبی کشته شد، شباهت دارد. جامعه برای اتمام کار حکومتی که تغذیه مخالفان خود برای دست زدن به خشونت را به یک عادت تبدیل کرده، خوشحالی می کند یا سکوت می کند. اوضاع بدتر از کابل به نظر می رسد.
حفیظ الله رجبی
این تحلیل بنظر من چندان درست نیست !! زیرا آی اس آی پاکستان خیلی پرو پاقرص بر طالبان افغانستان وطا لبان پاکستان ودیگر گروه های افراطی کاملا مسلط است!! ودرین راستا چندین ده تجارب کافی دارند که: از سرویس های استخباراتی انگلستان ازدوران استعماراموزش دیده اند!!
Mardume pakistan maanand mardume
afghanistan bi sawad ve jahil nestand taalebe .pakistan hech chze karda nametawanand