فیلم مستند کوتاهی از گلبدین حکمتیار که با پول سازمان سیا به قدرت رسید
در این مستند کوتاه ده دقیقه ای که شبکه «سی ان ان» آن را تهیه کرده است به طور مختصر درباره حمایت سازمان سیا (سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا) از گلبدین حکمتیار گفته می شود.
متن زیر ترجمه ای از گفته های راوی این فیلم مستند و کارشناسانی است که در خصوص گلبدین حکمتیار سخن می زنند:
«دوست دیروز! اما دشمن امروز آمریکا!»
این است داستان روابط آمریکا با صدام حسین و مانوئل نوریگا. و اگر بخواهیم نامی در این لیست اضافه کنیم، آن نام گلبدین حکمتیار نخست وزیر (وقت) افغانستان است. مردی در قلب وحشت افغانستان! مردی که با مالیات آمریکایی ها به قدرت رسید.
کابل افغانستان، شهری که زمانی گلستان بود. اما هم اکنون چهره جهنم دارد. این جا کابل پس از خروج ارتش شوروی است. و این هم نخست وزیر کابل افغانستان، یعنی گلبدین حکمتیار. او که زمانی مرد سازمان سیا بود، هم اکنون افغانستان را تبدیل به کشوری پر از ترور و وحشت کرده است. حکمتیار دو سال است که روی ساکنان کابل آتش می ریزد و حملات گسترده می کند. از قلب این هرج و مرج است که گلبدین حکمتیار موفق می شود تروریستان بین المللی بالقوه اش را جلب و جذب کند.
این مرد چه کسی است؟ گلبدین حکمتیار؟ که پایتخت کشور خودش را نابود می کند و افراط گرایی را در کل جهان تبلیغ می کند.
گلبدین حکمتیار خلق شده سازمان های استخباراتی آمریکا و پاکستان است. موفقیت او در واقع ناشی از میلیاردها دالری است که او از سازمان سیا برای مبارزه علیه شوروی گرفت. آمریکا حکمتیار را مطابق میلش حمایت کرد تا بتواند شوروی را وارد جنگی مانند ویتنام کند.
استراتژی کلی سازمان سیا در این خصوص کاملا موفقیت آمیز بود.
شوروی پس از 9 سال جنگیدن در باتلاق ساخته خودش گیر افتاده بود. آخرین سربازان شوروی در 1989 افغانستان را ترک کردند.
دستاورد کلی بسیار خوب بود، اما برخی اشتباهات همچنان باقی ماندند! برخی اشتباهات چشمگیر!
اشتباه شماره یک_ آمریکا و بخصوص دونالد ریگان رئیس جمهوری (وقت) آمریکا افغانستان را نادیده گرفتند و مسئولیت امور را به دوش پاکستان واگذار کردند.
اشتباه کلیدی اینجا بود که بسیاری از کمک های آمریکا به مجاهدین افغانستان از طریق پاکستان داده می شد.
پاکستان هم حکمتیار را با سلاح ها و مهمات آمریکایی سرازیر کرد و قدردانی حکمتیار را نیز به آنها (آمریکایی ها) می رساند. پاکستان روابط خوب و دیرینه ای با حکمتیار داشت.
رویکرد آنها (آمریکایی ها) این بود کمک ها را به کسانی بدهند که می توانند موثرتر علیه شوروی ها بجنگند. پاکستان نیز گفته بود که حکمتیار و گروهش این کار را انجام می دهند.
اشتباه شماره دو_ پاکستان گزارش می داد که حکمتیار بسیار عالی علیه شوروی ها می جنگد. در حالیکه او پس از 13 سال هیچ دستاوردی در میدان نبرد نداشت و حتی متحمل تلفات سنگینی شد.
گلبدین یک فرمانده نظامی نیست، او یک رهبر سیاسی است.
اشتباه شماره سه_ واشنگتن تصمیم گرفت تا دستور کار سیاسی حکمتیار را نادیده بگیرد. (رویای دیرینه تقویت یک انقلاب اسلامی و استفاده از ترور)
از اوایل سال 1981 شماری از اعضای دیگر جبهه های مقاومت افغانستان به واشنگتن می آمدند و به هر گوشی که پیدا می شد از اراده گلبدین حکمتیار برای کشتار مردم سخن می گفتند. سازمان سیا اما از موارد عمده نقض حقوق بشر گلبدین حکمتیار که بسیار بالا هم بود چشم پوشی کرد.
در سال 1985، حکمتیار با هزینه سازمان سیا به آمریکا سفر کرد، اما با رئیس جمهور دیدار نکرد. در همان زمان، سناتور «گوردون همفری» که یکی از طرفداران اصلی مقاومت افغانستان در برابر شوروی بود، در نامه ای به وزیر خارجه وقت آمریکا نسبت به گلبدین حکمتیار هشدار داد.
او در نامه اش نوشته بود: «اگر گلبدین حکمتیار به قدرتمندترین بازیگر (افغانستان) مبدل شود، به هیچ عنوان حمایت از او به نفع ایالات متحده آمریکا نیست.»
اما به طور اعجاب آوری، حکمتیار توانست سازمان سیا را تا زمانی که عملیاتش در افغانستان در تاریخ یکم جنوری 1992 پایان یابد در کنار خود حفظ کند.
اما پس از آن، گلبدین علیه سازمان سیا شد و در گفتگویی با خبرنگار سی ان ان اعلام کرد که اتهامات تروریستی که بر او وارد شده تنها بخشی از تبلغیات سازمان سیا علیه وی می باشد.
او پس از آن (تا سال 1994، زمان پخش این مستند) با سلاح هایی که از پاکستان گرفته بود کابل را زیر آتش خود قرار داد، اما هیچ گاه نتوانست کابل را به تصرف خود بگیرد.