عبدالله هنوز درگیر با غنی ست اما طالبان منشور امارت اسلامی را هم آماده کرده اند
اوضاع کنونی کشور مصداق بارز ضرب المثل «مثل کبک سر را در برف فرو بردن» می باشد: زمامداران کشور و متحدین استراتژیک افغانستان از جمله ایالات متحده امریکا اگر بگوییم از شرایط کنونی بی خبرند، سخنی بیهوده گفته ایم. امریکا با برخورداری از مدرن ترین تجهیزات تکنولوژی در زمینه های نظامی به راحتی می تواند کوچکترین تحرکات دشمنان و رقبای خود را رصد کند و در کمترین زمان ممکن آنها را از بین ببرد، بدون شک هیچ حرکت و اقدامی به ویژه اقدامات نظامی در افغانستان، منطقه و جهان از دید ماهواره های جاسوسی ایالات متحده امریکا نمی تواند پنهان بماند. اگر داستان آزمایش اولین بمب هسته ای هند را شنیده باشید بلافاصله به عمق موضوع پی خواهید برد: هند برای این کار به این نیاز داشت که ساعاتی از دید ماهواره آمریکایی که روی محل در نظر گرفته شده برای آزمایش هسته ای زوم کرده بود رها شود، سیاسیون هندی در یک برنامه از پیش تعیین شده جنگنده های ارتش را به سمت کشمیر به پرواز درآوردند تا مقامات آمریکایی و ماهواره جاسوسی آنها را فریب داده متوجه کشمیر کنند. با پرواز جنگنده های هند به سوی کشمیر امریکایی ها گمان کردند که هند قصد حمله به کشمیر را دارد و بنابراین با تغییر ماموریت ماهواره، روی کشمیر تمرکز کردند و هند فرصت آزمایش اولین بمب هسته ای خود را پیدا کرد.
این که در پروسه صلح افغانستان نیز داستانی مشابه انگار در حال اتفاق افتادن است دور از تصور نیست: به نظر می رسد آنچه میان طالبان و امریکا پیش از امضای توافق نامه صلح در دوحه قطر بحث شد درست عکس آنچه این روزها در افغانستان توسط طالبان رقم می خورد، بوده است. براساس برخی اطلاعات شنیده شده از آن جلسه، طالبان به گونه ای صحبت کرده بودند که دیگر آن طالبان عقب افتاده با فکر کاملا بسته نیستند و در ذهنیت آنها تغییرات اساسی ایجاد شده است. نمایندگان طالبان در جلسه قبل از امضای توافق نامه صلح با امریکا طوری سخن گفته بودند که طالبان دیگر آن گروه متحجر گذشته نیست و به ارزشهایی چون دموکراسی، حقوق زنان، حق کار برای زنان و آزادی بیان باور پیدا کرده اند.
انتشار سندی به نام پیش نویس منشور طالبان برای امارت اسلامی که شب گذشته در برخی رسانه ها دیده شد اما نشان داد طالبان نه تنها نسبت به گذشته تغییر اساسی نکرده اند که امروزه به مدد برخی حمایت ها توانمندتر از گذشته شده اند و برای رسیدن به قدرت در افغانستان هوشمندانه تر و زیرکانه تر نیز عمل می کنند.
مفاد منشور طالبان برای امارت اسلامی
در حالیکه افکار عمومی افغان ها و جهان سرگرم چون و چرای تطبیق توافق نامه صلح طالبان با امریکا می باشد، طالبان و حامیان داخلی، منطقه ای و بین المللی اش درحال ترسیم نقشه اداره افغانستان در چارچوب امارت اسلامی طالبان می باشند. منشور طالبان برای امارت اسلامی که شب گذشته از سوی برخی رسانه ها نشر شده حتی اگر به صورت آزمایشی هم از سوی طالبان نشر شده باشد، در پشت پرده خود مسائلی جدی را در نظر دارد. ارسال این منشور به رسانه ها نوعی سنجش واکنش حکومت و مردم افغانستان و دوستان بین المللی افغانستان نسبت به امارت اسلامی طالبان است تا با یک برآورد دقیق روی رفع برخی موارد حساسیت زای آن کار کنند. به باور راسخ کارشناسان رد پای جنرالان راولپندی در تهیه منشور امارت اسلامی طالبان به خوبی آشکار است.
نگاهی سطحی به این منشور نشان می دهد که عمق استراتژیک پاکستان در افغانستان نسبت به دو دهه گذشته هیچ تغییری نکرده است و طالبان هنوز همان ابزار جنگ نیابتی هستند حال خواه از طریق جنگ سخت خواه از طریق جنگ نرم.
در منشور امارت اسلامی طالبان آمده است:
- سیستم سیاسی:
تصمیم قاطع برای احیای سیستم امارت اسلامی، تعیین سرنوشت همگان (از جمله عزل و نصب مقامات و حتی کارمندان) توسط امیرالمؤمنین با اختیارات فوق قانون و به عنوان نماینده خدا در زمین و عدم حق اعتراض از سوی کسی بر تصمیم و اراده امیرالمؤمنین می باشد.
- انتخاب امیرالمؤمنین
انتخاب امیرالمومنین از طریق یکی از دو روش زیر صورت می گیرد:
الف) انتخاب شورای اهل حل و عقد (جمعی از ملاها و طلاب کرام)
ب) انتخاب ولیعهد از سوی امیرالمؤمنین پیشین
صورت می گیرد
- حاکمیت قانون خدا و شریعت:
قانون حاکم شریعت خواهد بود و هر نوع قانون یا ارزش کفری مانند انتخابات و حق تعیین سرنوشت توسط مردم، حقوق بشر، حقوق زن، آزادی بیان و حقوق مدنی مردود است و هر بخش از قوانین سازمان ملل نیز که با شریعت در تعارض باشد، قابل پذیرش نیست.
- آموزش:
در مکتبها از 30 تا 50 درصد مضامین باید معطوف به آموزش شریعت باشد و تا سطح لیسانس فراگیری علوم دینی الزامی است.
- ایجاد اداره امر به معروف و نهی از منکر و سفید بودن رنگ پرچم افغانستان
در این منشور که در 149 ماده تهیه شده تاکید اصلی بر احیای امارت اسلامی طالبان می باشد و هیچ تفاوتی با نظام امارت اسلامی گذشته طالبان ندارد. به طور مثال در ماده هفتاد و چهار این منشور آمده است که طالبان برای آزادی بیان بر مبنای قرائت جهانی هیچ ارزشی قائل نیستند. آزادی بیان، حقوق زنان و حقوق بشر هنوز در دیدگاه طالبان نادیده گرفته شده است. این منشور میگوید تمام آزادیها بر مبنی آنچه اسلام تعریف نموده است، خواهد بود و تمامی لایحههای امارت اسلامی پس از موافقت شورای رهبری، شورای علما و امیرالمومنین و یا معاون او، اجرایی میشود.
نگرانی ها نسبت به نابود شدن دستاوردهای هجده ساله
انتشار این منشور با این محتویات ترسناکش به خوبی نگرانی های عمده ای را نزد شهروندان افغانستان و نهادهای جامعه مدنی ایجاد کرده است و بیم آن می رود طالبان در نهایت به جایی برسند که تمامی دستاوردهای هجده ساله ای که با نثار خون هزاران سرباز نیروی امنیتی و افراد بی گناه به دست آمده را نابود کنند و خود با رسیدن به قدرت همچنان جولان دهند.
امریکا باید بر طالبان فشار وارد کند
نکته دیگری که از انتشار منشور امارت اسلامی طالبان و افزایش حملات این گروه در برخی ولسوالی ها و قریه جات کشور می توان درک کرد این است که: یا امریکا به طور عمدی چشم خود را به روی اقدامات اینچنینی طالبان بسته است یا اینکه طالبان در جلسات قبل از امضای توافق نامه صلح امریکا را فریب داده و اکنون به سفارش حامی منطقه ای خود راه رسیدن به اهداف خود را هموار می سازد.
اگر مورد اول درست باشد، باید گفت که دست امریکا و طالبان در یک کاسه است و این دو در هماهنگی با هم تنها تنور جنگ را در افغانستان گرم نگه می دارند تا ماهی مراد خود را صید کنند. حکومت افغانستان هم باید آزادی زندانیان طالب را متوقف کند تا صف جنگ به نفع طالبان شلوغ تر نگردد.
اگر مورد دوم درست باشد، باید گفت امریکا بهتر است مفاد توافق صلح خود با طالبان را بازنگری کند و این بار تنها به گفته طالبان اکتفا نکرده تضمین های محکم تری از این گروه بگیرد.
غنی و عبدالله متوجه توطئه احتمالی طالبان و امریکا باشند
نکته دیگری که از انتشار منشور امارت اسلامی طالبان و افزایش حملات تهاجمی این گروه در ولسوالی ها و قریه جات مختلف می توان دریافت این است که علی جنابان عبدالله و غنی اگر کمی دست از پا خطا کنند قافیه را بدجوری به طالبان و حامی منطقه ای این گروه یعنی پاکستان خواهد باخت.
مردم افغانستان سال هاست که برای رسیدن به اهداف بزرگی چون دموکراسی، حقوق بشر، تامین حقوق زنان و ایجاد یک ساختار سیاسی متعادل و همه شمول که در آن تمام اقوام و مذاهب افغانستان به رسمیت شناخته شده باشد، یک جنگ تحمیل شده را تحمل کرده اند و اکنون صلح را یک نیاز مبرم برای خود می دانند.
مردم افغانستان برای رسیدن به ارزش های اجتماعی، آزادی های معقول سیاسی و مذهبی و تأمین حقوق شهروندی برابر خون های زیادی نثار کرده اند.
اگر قرار باشد دستاورد های رنج و اندوه چهل ساله مردم افغانستان در سایه قراداد های موهوم، دستخوش نابودی قرار گیرد، حتی اگر آن قرداد، نام صلح بر خود داشته باشد، مردم، آن را به منزله اعلام جنگی جدید علیه خود میدانند.
انتشار منشور امارت اسلامی طالبان که نقش قانون اساسی در حکومت مورد نظر طالبان در آینده را دارد، متاسفانه تمام آمید ها به روند صلح را به یأس مبدل ساخت.
آنچه طالبان در حکومت فرضی خود به آن می اندیشند، دقیقاً همان چیزی است که سالها قبل و پیش از سقوط حکومت شان توسط کشورهای دوست افغانستان، به شدت آن را بر مردم تطبیق می کردند.
آنچه که طالبان با عنوان امر به معروف در منشور خود از آن یاد می کنند، دقیقا همان چیزی است که وجدان بشری، آن را نقض حقوق بشر و اعمال ضد انسانی علیه زنان می داند.
منشور طالبان نشان دهنده این واقعیت است که رویکرد و نگاه سیاسی و اجتماعی طالبان، نسبت به ۲۰ سال پیش هیچ تغییری نکرده و اگر در جربان مذاکرات با دوستان آمریکایی، چیزی خلاف آن گفته اند، صرفا با نیت نشان دادن یک چهره غیر واقعی از اعتدالی ظاهری صورت گرفته تا بتوانند اعتماد طرف آمریکایی را جلب کنند، و پس از رسیدن به قدرت، حقیقت پشت پرده تفکرات افراطی خود را بار دیگر ظاهر نمایند.
مردم افغانستان در شرایطی که حکومت مرکزی در کابل به دلیل اختلافات سیاسی میان طرف های حاضر در انتخابات به شدت دچار چالش است، در عین حال که صلح را یک ضرورت بسیار جدی می دانند، اما بر این مطلب نیز تاکید دارند که حفظ دستاوردهای دو دهه گذشته نیز یک ضرورت است و اگر پروسه صلح، منجر به از دست رفتن آن دستاورد ها باشد، هرگز مورد قبول نخواهد بود.
مردم افغانستان به هیچ عنوان نمی خواهند به عقب برگشته یک بار دیگر نظام منحوس و متحجر طالبان را تجربه کنند و در این راستا زمامداران کنونی کشور باید آگاه باشند که حق ندارند این ارزش ها و خواسته های اساسی مردم افغانستان را فدای قدرت طلبی خود کنند. عبدالله و غنی باید بدانند که زمامداران در طول تاریخ رفتنی بوده اند و این عملکرد آنها بوده که سبب دعای خیر مردم یا نفرین مردم نسبت به آنها شده است. این عالی جنابان باید متوجه این امر باشند که صلح امریکا با طالبان نه تنها حاشیه امنیتی برای آنها جهت رقابت برای قدرت نگذاشته که اگر کمی غفلت کنند باید قربانی توطئه احتمالی امریکا و طالبان و پاکستان باشند و کرسی را برای طالبان خالی کنند.
این درست که قدرت طلبی آنها مردم را نسبت به دموکراسی بدبین کرده اما این بدبینی قابل رفع است اگر غنی و عبدالله هوشمندانه تر عمل کرده زمینه ابتلای کشور به دخالت های همه جانبه امریکا و پاکستان را فراهم نکنند.