عبدالله بیگ، سنگردار موج دوم مقاومت علیه طالبان در تخار
افزایش نبردهای خونین طالبان و حملههای تهاجمی این گروه برای تصرف ولسوالیها در شمال کشور، پای شمار زیادی از فرماندهان پیشین جهادی و بزرگانی محلی را به میدان مقاومت علیه طالبان کشانده است. در شکلگیری مقاومت مردمی بر ضد طالبان، شمال افغانستان پیشقدم شده و علاوه بر افزایش روحیۀ همکاری مردم با نیروهای امنیتی، روند بسیج خیزشهای مردمی و شکلگیری مقاومت ملی علیه این گروه نیز سیر صعودی خود را میپیماید.
فرمانده عبدالله بیک، فرزند عبدالمطلب بیک از فرماندهان نامدار جهادی به تازهگی علیه گروه طالبان در ولایت تخار جبهۀ مقاومت را باز کرده و تلاش دارد با بسیج بیشتر مردم از حملههای تهاجمی طالبان بر مرکز این ولایت جلوگیری کند و مناطق از دسترفته را از تصرف این گروه بیرون کند.
آقای بیک متعلق به خانوادۀ جهاد، مقاومت و بازیگر سیاست در افغانستان است و حضور او در میدانهای نبرد میتواند به نیروهای امنیتی و مقامتگران روحیۀ رزمی بخشد و همچنان بر وضعیت شکنندۀ کنونی نقطۀ پایان بگذارد. پدرش از فرماندهان جهادی و نمایندۀ مردم تخار در مجلس نمایندهگان بود، اما چندی پیش بر اثر جنگ و خشونتهای طالبان کشته شد. آقای بیک میافزاید که اکنون او و سایر همرزمانش روند بسیج مردمی علیه طالبان را آغاز کردهاند و همه روزه در برابر جنگجویان این گروه مصروف نبرد هستند.
به گفتۀ او، همۀ فرماندهان مقاومت و سایر نیروهای خیزشهای مردمی در کنار نیروهای امنیتی ایستادهاند و تعهد کردهاند که به قیمت از دست دادن جان خود از مال، ناموس، جغرافیا، ارزشهای اسلامی و انسانی که به بهای خون هزاران شهید به دست آمده است، دفاع کنند.
این فرمانده جوان علاوه میکند که تخلیۀ ولسوالیها و توسعۀ جغرافیای جنگی طالبان به این گروه غرور کاذب بخشیده و گمان میکنند که از راه جنگ و خشونت میتوانند بر سرنوشت مردم حاکم شوند. به سخن او، شکلگیری مقاومت ملی در برابر طالبان این امید را در دل مردم زنده نگهداشته که بازگشت امارت طالبانی در افغانستان ناممکن است.
حضور روز افزون مردم در صفوف مقاومتگران و بلند شدن صداهای ضدطالبانی از بدخشان تا تخار، بلخ و بغلان و به همین ترتیب هرات، پروان و ولایتهای دیگر توسط رهبران جهادی، فرماندهان مقاومت و بزرگان قومی در سایۀ موج دوم مقاومت سبب شده که از افزایش روزافزون حملههای تهاجمی طالبان و توسعۀ جغرافیای جنگی این گروه در اندکترین زمان ممکن، جلوگیری شود و به نگرانیهای روزهای نخست ناشی از هجوم بیپیشینۀ طالبان بر ولسوالیها پایان دهد.
آقای بیک میگوید که اکنون اولویت آنان با استفاده از نیروها و امکانات موجود، جلوگیری از حملههای تهاجمی طالبان بر مناطق مرکزی و سپس تسریع روند بسیج مردم و آرایش قوا برای پسگیری مناطق از دسترفته، میباشد.
آقای بیک تصریح میکند، اگر طالبان به تلاشهای جامعۀ جهانی، خواست علمای جهان اسلام و مردم افغانستان برای صلح تمکین نکنند، آنان با همۀ توان با هماهنگی فرماندهان مقاومت در سرتاسر افغانستان سنگرهای نبرد را علیه این گروه گرم نگهمیدارند و اجازه نمیدهند بار دیگری استبداد بر مردم افغانستان تحمیل شود.
آقای بیک میافزاید، جبههیی را که او علیه طالبان باز کرده است، اگر مورد حمایت حکومت مرکزی قرار گیرد به زودی میتواند افزون بر جلوگیری از پیشرویهای طالبان، مناطق از دسترفته در ولسوالیهای تخار را نیز از کنترل طالبان بیرون کند.
قیام مردمی و جبهۀ مقاومت علیه طالبان پس از آن شکل گرفت که این گروه همزمان با تسریع روند خروج نیروهای خارجی از افغانستان، حملههای تهاجمی را بالای ولسوالیهای ولایتهای شمال و شمالشرق کشور شدت بخشیدند و در کمتر از یک ماه بخش بزرگی از این جغرافیا را به تصرف خود در آوردند.
فرماندهان مقاومت میگویند که پشت کردن طالبان به میز گفتوگوهای صلح و تمرکز آنان بر جنگ، پای مردم را به میدانهای جنگ کشانده و به زودی با بسیج عمومی در سرتاسر افغانستان به گروه طالبان درس صلحگریزی و جنگطلبی را خواهند داد.
با آن که گروه طالبان گفتهاند که آنان میز مذاکره را رها نکردهاند و در تلاش پایان دادن به خشونتها از راه گفتوگو هستند، اما واقعیتهای عینی این گروه در میدانهای نبرد که سقوط بیپیشینۀ ولسوالیها را به دنبال دارد، نشان میدهد که این گروه در تلاش پیروزی و به دست آوردن قدرت از راه جنگ هستند تا پایان به خشونتها از راه صلح.