صلح افغانستان و انزواگرایی امریکا
انزواگرایی یک منطق برجسته در سیاست ایالات متحده است که پاتریک کاهان در کتاب خود به نام منطق سیاست خارجی امریکا، آن را به بحث گرفته است. کاهان در واقع در این کتاب نظریههای نقش جهانی ایالات متحده را مطرح میکند که یکی از این نظریهها منطق انزواگرایی امریکا است که در صورت نیاز در دستگاه سیاست خارجی خود از آن استفاده میکند. سوالی که مطرح میشود، این است که انزواگرایی ایالات متحده چه تأثیری بر روند صلح افغانستان دارد؟ ادعای نویسنده این است که خارج شدن نیروهای امریکایی از افغانستان، تقابل هند با چین و لحاظ شدن منافع هند در افغانستان، باعث ایجاد صلح در این کشور میشود.
ایالات متحده قبل از نیمه اول قرن بیست، سیاست انزواگرایی را دنبال میکرد. در سال ۱۹۱۷ این کشور وارد جنگ جهانی اول شد که با شکست آلمان این جنگ خاتمه یافت. بعد از سال ۱۹۲۱، ایالات متحده سیاست انزواگرایی را در پیش گرفت و از سیاست جهانی خود را دور ساخت.
با وقوع جنگ جهانی دوم، بار دیگر امریکا در سال ۱۹۴۱ وارد این جنگ شد و به گروه متفقین پیوست. در ۱۹۴۵ متفقیق پیروز میدان جنگ شد. هرچند اتحاد جماهیر شوروی در جریان جنگ همپیمان ایالات متحده بود، اما بعد از ۱۹۴۵ نه تنها که دوست نبود، بلکه به عنوان یک رقیب بالقوه مطرح بود. فرانسه و انگلستان در جنگ کاملاً فرسوده شده بودند و توان آن را نداشتند که مانع نفوذ شوروی در اروپایی غربی شوند. ایالات متحده از سیاست انزواگرایی بیرون شد و این وظیفه جهانی را بر عهده گرفت و سدی را برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم در اروپایی غربی به وجود آورد.
در واقع یکی از اهداف منطق انزواگرایی این است که ایالات متحده از منافع کوچکش، به خاطر منافع بزرگش میگذرد و سعی بر این دارد تا منافع شریکهای جهانیاش در نظام بینالملل لحاظ شود. هراس و ترس ایالات متحده در نظام بینالملل از چین است. چین بعد از ۱۹۸۰ اقتصاد رو به رشد داشته است. اکنون این کشور میرود که به یک هژمونی جهانی تبدیل شود و قدرت ایالات متحده را در آینده نزدیک در سطح جهانی به چالش بکشد.
ایالات متحده برای اینکه بودجه نظامیاش را کاهش دهد تا مبادا دچار بحران اقتصادی شود، استراتژی احاله مسوولیت را در پیش گرفته است و نیروهای نظامی خود را در منطقه و افغانستان کاهش میدهد و این وظیفه را به هند واگذار میکند.
در همین حال، هند یکی از شریکهای استراتژیک امریکا در نظام بینالملل و به خصوص در جنوب شرق آسیا و آسیای میانه به شمار میرود. هند بعد از چین، بزرگترین جمعیت جهان را در خود جا داده و از ظرفیت اقتصادی قابل ملاحظهای برخوردار است. همچنان، هند تنها کشوری است که میتواند جلو گسترش چین را در آسیای میانه و جنوب شرق آسیا بگیرد.
با این حال، هند همزمان مشکل مرزی با چین و پاکستان دارد. اما مشکلات مرزی هند با پاکستان سابقه دیرینهای دارد که تاکنون حل نشده باقی مانده است. منطقه کشمیر که بین سه کشور چین، هند و پاکستان واقع شده است، محل زورآزمایی سیاسی و اختلافات بین دهلی نو و اسلامآباد بوده است. این دو کشور، هرازگاهی اقداماتی را علیه یکدیگر در این منطقه انجام میدهند. هراس دیگر هند از پاکستان، مربوط به ایالت جامو است. این ایالت ۲۰ میلیون جمعیت دارد که اکثر آن مسلماناند و نفوذ بنیادگرایان به وسیله پاکستان خطر بزرگی برای دهلی نو در این منطقه به شمار میرود.
بنابراین، دکترین سیاست خارجی هند، کشورها را به سه دایره متحدالمرکز تقسیم میکند که افغانستان در درون دایره نخست قرار میگیرد. به بیان روشنتر، افغانستان دارای اهمیت ویژهای در سیاست خارجی هند است. هند که در زمان تسلط طالبان بر افغانستان، نفوذ خود را در این کشور از دست داده بود، پس از ۱۱سپتامبر رویکرد مثبت و همکاریجویانه نسبت به افغانستان داشته است. دهلی نو در صدد است تا با نقشآفرینی بیشتر در تحولات داخلی افغانستان و کمک به بازسازی این کشور، نفوذ دشمن دیرینه خود، پاکستان را کاهش دهد و به محاصره سیاسی این کشور بپردازد. واقع بودن افغانستان در قلب آسیا باعث شده است، این کشور به مثابه نقطه وصل بین چین، هند و آسیای میانه تلقی گردد. همچنین، لازم به ذکر است که نقش هند در افغانستان پس از سردی روابط میان واشنگتن- اسلامآباد جدیتر شده و با سفرهای مکرر مقامات عالیرتبه امریکا به هند در یک دهه گذشته همراه بوده است. با توجه به این موارد، امریکا خواهان نقش گسترده و عمیق هند در افغانستان است.
منافع هند در یک افغانستان باثبات نهفته است. افغانستان باثبات باعث میشود که دست پاکستان، این دشمن دیرینه هند از منطقه و افغانستان کوتاه شود. با این کار، هند میتواند تحرکات پاکستان را در کشمیر نیز خنثا کند. به همین منظور، هند تلاش فراوانی را برای صلح و ثبات افغانستان کرده و در زمینه جادهسازی و صنعت ریلی کشور به صورت گسترده سرمایهگذاری نموده است. هند از ۲۰۰۱ تاکنون بیش از دو میلیارد دالر برای بازسازی به افغانستان کمک کرده است. بنابراین، به نظر میرسد حتا اگر امریکا نسبت به افغانستان سیاست انزواگرایی را دنبال کند، با توجه به روابط استراتژیکش با هند و منافع اقتصادی و استراتژیک هند در افغانستان، نمیگذارد، صلحسازی در این کشور با مشکل مواجه شود.
8am