سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، روسیه و چین
مهمترین اقدام آمریکا در سیاست خارجی خود در قبال منطقه غرب آسیا را میتوان نقش این کشور در انعقاد توافقات موسوم به ابراهیم دانست که موجب عادیسازی روابط اسراییل با کشورهای بحرین و امارات شد و سودان و مراکش نیز در ادامه به این جرگه پیوستند. اقدامات دولت ترامپ را میتوان در راستای تلاش برای ایجاد جبههای واحد از اسراییل و کشورهای عربی در مقابل ایران دانست. البته با وجود تلاشهای بسیار، عربستان از عادیسازی روابط خود با اسرائیل در مقطع فعلی سرباز زده است و به احتمال زیاد در انتظار گرفتن امتیازهای بیشتر از سوی اسراییل است. به نظر میرسد دولت بایدن با وجود اعلام حمایت از این فرایند، عادیسازی روابط را در اولویت برنامههای خود لحاظ نکرده و اساساً ضرورتی در ایجاد اتحادی در برابر ایران در منطقه احساس نمی کند.
رویکرد دولت ترامپ در قبال ایران در سال ۱۳۹۹ را میتوان تداوم روند سالهای گذشته در پیگیری سیاست فشار حداکثری دانست. دولت ترامپ در این سال سعی کرد حتی از مکانیسم تعبیه شده در توافقی که خود از آن خارج شده بود برای بازگشت تحریمهای سازمان ملل استفاده کند که با عدم همراهی اروپا روبرو شد. در نهایت، بایدن نیز ادعای دولت آمریکا در فعالسازی مکانیسم ماشه را پسگرفت. با این وجود در حالی که اعضای تیم سیاست خارجی بایدن پیش از پیروزی در انتخابات وعده بازگشت سریع آمریکا به برجام را داده بودند، تحولات پس از روی کار آمدن دولت بایدن نشان میدهد این دولت مایل به بازگشت به برجام بدون گرفتن امتیاز از ایران نیست. دولت بایدن اعلام کرده است که به دنبال اصلاح برجام و گفتگو در رابطه با موضوعات موشکی و منطقهای است و به نظر میرسد مایل است اهداف خود را بدون تعجیل و به مرور زمان پیش برد. توافق ایران با آژانس در آستانه توقف اجرای پروتکل الحاقی نیز به این روند کمک کرده است.
در عرصه خارجی، دولت ترامپ با وجود تشدید فشار بر ایران در ابعاد اقتصادی و امنیتی، به اهداف اعلامشده خود یعنی رسیدن به توافق هستهای جدید و ایجاد محدودیتهای منطقهای و موشکی دست نیافت
همانگونه که در سند مقدماتی امنیت ملی آمریکا که اخیراً منتشر شد اشاره شده است، این کشور به دنبال مقابله با روسیه و چین در زمینههای اقتصادی، نظامی، امنیتی و تهدیدات سایبری است. آمریکا در این راستا نیازمند همراهی متحدان خود در اتحادیه اروپاست اما رویکرد دولت سابق آمریکا مسیر دشواری را پیشروی دولت بایدن قرار داده است. توافق جامع اقتصادی اتحادیه اروپا و چین علیرغم درخواست تیم بایدن برای به تعویقانداختن آن به امضا رسید. آلمان نیز با وجود مخالفت آمریکا همچنان به دنبال پیگیری پروژه خط لوله انتقال گاز از روسیه است. مواردی از این دست، پیچیدگی روابط آمریکا و اروپا در مقابل چین و روسیه را نشان میدهد.
داکتر عبداللطیف نظری