برگزیده هاسیاست

در سال 2001 طالبان خود برای صلح و انحلال گروهشان داوطلب شده بودند

برخی از اطلاعات کتاب جدید بیتی دام روزنامه‌نویس هالندی در مورد زند‌گی ملامحمد عمر، پیش از این هم عمومی شده بود. مثلاً در این کتاب به طور مفصل آمده است که پس از سقوط حکومت طالبان رهبران کلیدی این گروه به حامد کرزی نامه‌ فرستادند و روند پس از بن را تایید کردند. این موضوع در کتاب اخیر استیوکول هم آمده است که در ششم دسامبر سال ۲۰۰۱ رهبران کلیدی طالبان که نامه‌ای از ملامحمدعمر را در دست داشتند، ‌در شاه‌ولی کوت قندهار نزد حامد کرزی آمدند و به او گفتند در بدل معافیت از تعقیب عدلی، حاضر به تایید مشروعیت فیصله‌های نشست بن هستند و به خانه‌های خود بر می‌گردند. در آن نشست رهبران طالبان به حامد کرزی نامه‌ی ملامحمدعمر را تسلیم دادند که در آن ملامحمدعمر به ملا عبیدالله و دیگر رهبران طالبان صلاحیت تصمیم‌گیری داده بود. بیتی دام هم به نقل از منابعش نوشته است که ملامحمدعمر در پنجم دسامبر سال ۲۰۰۱ ملا عبیدالله آخند را که در حکومت او وزیر دفاع بود اختیاردار کل جنبش طالبان تعیین کرد و خودش کنار کشید. ملاعبیدالله هم نزد کرزی رفت و در حضور او انحلال جنبش طالبان را به شرط معافیت از تعقیب عدلی و رهایی زندانیان این گروه اعلام کرد.

اما پالیسی ضد تروریستی حکومت بوش در آن زمان سبب شد که کرزی و طالبان به تفاهم نرسند. در آن زمان حکومت بوش اعلام کرد که حاضر به معامله و صلح با گروه طالبان نیست. نیروهای امریکایی به تعقیب، ‌بازداشت و زندانی کردن رهبران طالبان در روستاهای جنوبی آغاز کردند. بیتی‌ دام در کتاب قبلی‌اش «مرد موترسایکل‎‌سوار» که داستان به قدرت رسیدن حامد کرزی را نوشته است نیز آورده است که دشمنی‌های قبیله‌ای در جنوب و پالیسی ضد تروریستی حکومت بوش سبب شد که طالبان بار دیگر به میدان نبرد برگردند. دکتر عمر صدر پژوهش‌گر انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان نیز در رساله‌ی پژوهشی آورده است که پالیسی ضد تروریستی حکومت بوش در واقع شورش مجدد طالبان را کلید زد. به نوشته‌ی عمر صدر، شورش طالبان‌ عوامل پیش‌زمینه‌ای، عوامل تشدیدکننده و عوامل بسیج‌کننده نیز دارد ولی آن‌چه که این شورش را کلید زد، پالیسی ضد تروریستی حکومت بوش بود که در خواست طالبان را مبنی بر عفو این گروه نپذیرفت.

آن‌چه که در کتاب جدید بیتی‌ دام تازه‌‎گی دارد، مدعای او در مورد نقش ملامحمدعمر در شورش مجدد طالبان است. بیتی دام به نقل از مصاحبه‌شونده‌گانش آورده است که ملامحمدعمر نقش مهم در شورش مجدد طالبان پس از سال ۲۰۰۱ نداشت، نه به رهبران شورای کویته دستور می‌داد، ‌نه فرماندهان طالبان را هدایت می‌کرد و نه با این فرماندهان تماس داشت. در کتاب بیتی دام آمده است که ملامحمدعمر پس از سال ۲۰۰۱ به کمک شماری از دوستانش که همه به لحاظ قبیله‌ای هوتکی بودند در انزوا زنده‌گی می‌کرد، بیش‌تر وقتش را در عبادت می‌گذراند و به روش صوفی‌ها هیچ کاری به کار دنیا نداشت، ‌صرف از طریق نوارهای صوتی و بعد از طریق قاصد، ‌گاه‌گاهی به رهبران شورای کویته پیام می‌فرستاد. به نقل از بیتی دام حتا برخی از رهبران شورای کویته هم محل دقیق اختفای ملامحمدعمر را نمی‌دانستند.

ملامحمدعمر خانواده‌اش را به پاکستان فرستاده بود و پس از سقوط طالبان هیچ گاهی با خانواده‌اش هم دیداری نداشت. بیتی دام نوشته است که ملامحمدعمر به کمک جبار عمری که در زمان طالبان والی یکی از ولایات شمالی بود، پس از ۷ دسامبر سال ۲۰۰۱ در خانه‌ای در قلات مرکز ولایت زابل مخفی شد. به نوشته‌ی این روزنامه‌نویس هالندی شخصی به نام عبدالستار استاد که راننده‌ی جبار عمری بود اتاقی در خانه‌اش در قلات، به اختیار ملامحمدعمر و جبار عمری گذاشت و به اعضای خانواده‌اش صرف همین قدر گفت که یکی از رهبران طالبان را پناه داده است. بیتی دام ادعا می‌کند که موقعیت این خانه را تثبیت کرده است. به نوشته‌ی او این خانه گلین در نزدیکی دفتر عبدالحمید توخی والی وقت زابل و یکی از پایگاه‌های عملیاتی ارتش امریکا بود. ملامحمدعمر و جبار عمری ظاهراً چهار سال را در آن خانه سپری کردند و بعد به روستایی به سیوری در ولسوالی شینکی ولایت زابل رفتند و در آن‌جا در یک خانه‌ی دیگر در کنار رودخانه جا‌به‌جا شدند و ملامحمدعمر تا زمان مرگش در آن خانه زنده‌گی می‌کرد.

بیتی دام به نقل از جبار عمری می‌نویسد که ملامحمدعمر در نُه سالی که در آن خانه زندگی می‌کرد، بیش‌تر به خواندن قرآن و عبادت مشغول بود و گاهی به رادیوی بخش پشتوی بی‌بی‌سی گوش می‌داد و حتا نمی‌خواست که فرزندانش از پاکستان نزدش بیایند. جبار عمری به بیتی دام گفته است که ملامحمدعمر خبر قتل بن‌لادن توسط نیروهای امریکایی در پاکستان را هم از طریق رادیو شنید و هیچ واکنشی به آن نشان نداد. بیتی‌ دام وجود شورای کویته را رد نکرده است. اما چیزی را که او ادعا می‌کند این است که ملامحمدعمر این شورا را رهبری نمی‌کرد. به نوشته‌ی بیتی دام رهبران شورای کویته به نام ملامحمدعمر پیام نشر می‌کردند و خودشان را زیر فرمان او نشان می‌دادند، ‌اما واقعیت این نبود. بیتی دام نوشته است که ملامحمدعمر چنان به صوفی‌گری تجریدی روی آورده بود که حتا حاضر نشد پس از بیماری، برای درمان به پاکستان برود یا داکتر را نزد خودش بخواهد. او به دلیل همین مریضی مُرد و جبار عمری او را در زابل دفن کرد. بیتی دام مدعی است که جبار عمری حالا نزد امنیت ملی افغانستان زندانی است و عبدالصمد شخصی که تا سال ۲۰۰۴ ملامحمدعمر در خانه‌اش زندگی می‌کرد وفات کرده است. بیتی دام نوشته است که مقام‌های محلی در ولایت زابل و حتا کارمندان استخباراتی این ولایت تایید کرده‌اند که ملامحمدعمر در این ولایت بود و در همان‌جا وفات کرد. بیتی دام حتا ادعا کرده است که محمد داوود گلزاد رییس دفتر ولایتی شورای عالی صلح در زابل که حالا مشاور رییس جمهور غنی است، نیز تایید کرده است که ملا محمد عمر پس از سقوط طالبان در زابل زندگی کرد و در همان‌جا مُرد. روشن است که کسی نمی‌تواند مجموع اطلاعات درج شده در کتاب بیتی دام را تایید کند. او ادعا می‌کند که با مقام‌های برحال و قبلی امنیت ملی افغانستان مصاحبه کرده است. اما این نویسنده‌ی هالندی در مورد این موضوع با امرالله صالح، رحمت‌الله نبیل و داکتر رنگین دادفر سپنتا مصاحبه نکرده است. امرالله صالح و ارگ، اطلاعات کتاب بیتی دام را رد کردند. وقتش است که ارگ اسنادی را که اطلاعات کتاب بیتی دام را نقض می‌کند نشر کند. باید محمدداوود گلزاد و مقام‌های برحال و قبلی زابل هم در این مورد سخن بگویند. دولت امریکا تا حال در مورد کتاب بیتی دام اظهار نظر نکرده است. بیتی دام هم‌چنان تلاش کرده است که در کتابش تفاوت‌های افکار مذهبی ملامحمدعمر و رهبر القاعده را نشان بدهد.

8am

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا