برگزیده هاسیاستِتیتر یک

داکتر طالب: حضور قربانیان جنگ در میز مذاکره به بهبودی روند کمک می کند

یکم؛ متولد ولسوالی قره‌باغ ولایت غزنی است. هنوز جنگ‌هایی که تا امروز طول کشیده، شروع نشده است که آقای رسول طالب با فراغت از مکتب، شامل دانشگاه کابل می‌شود. دانشجوی طب است که کودتای هفتم ثور به رهبری حزب خلق و پرچم اتفاق می‌افتد و آقای طالب مثل صدها دانشجوی دیگر بدون این‌که خطای مشخصی مرتکب شده باشد، در سال‌های ۵۷ و ۵۸ دوبار به زندان می‌رود و اما هر دو بار خوش‌چانسی می‌آورَد و آزاد می‌شود.

بار دوم که از زندان آزاد می‌شود، جهاد در برابر نیروهای مسلح شوروی از ولایات آغاز شده است و آقای طالب به غزنی بر می‌گردد که به جبهه‌ی جهاد بپیوندد. او چند سالی را در جبهه‌های جنگ در ولسوالی‌های قره‌باغ، جاغوری و مالستان می‌گذرانَد.

دوم؛ اوج جهاد است که داکتر طالب به پاکستان می‌رود و در پشاور دفتر سازمان نصر را پایه می‌گذارد، چون آن سال‌ها مراکز احزاب جهادی در ایران و پاکستان است. داکتر طالب که ریاست دفتر سازمان نصر را عهده‌دار است، در قلب حوادث سیاسی قرار دارد. در سال ۱۳۶۸ زمانی‌که حزب وحدت تأسیس می‌شود، آقای طالب مسوولیت دفتر حزب وحدت در پشاور و سپس مسوولیت روابط خارجی کل حزب وحدت را عهده‌دار می‌شود.

مسوولیت روابط خارجی حزب وحدت به آقای طالب فرصت می‌دهد که با نماینده‌گی‌های دیپلماتیک کشورهای دخیل در قضایای افغانستان ارتباط وسیع داشته باشد.

نیروهای شوروی از افغانستان خارج شده‌اند و اما جنگ با حکومت نجیب جریان دارد که سازمان ملل به احزاب جهادی پیشنهاد می‌کند که برای تشکیل یک حکومت تکنوکرات تصمیم بگیرند تا این حکومت قدرت را از داکتر نجیب تحویل گرفته و زمینه برای انتخابات و تشکیل حکومت انتخابی فراهم نماید. پروسه‎ی عملی شدن این پیشنهاد آغاز می‌شود ولی به سرانجام نمی‌رسد، چون گروهی از مجاهدین مخالف این طرح است.

در این مقطع حزب وحدت در هم‌سویی با حزب جبهه‌ی نجات ملی به رهبری حضرت صبغت‌الله مجددی و حزب جنبش ملی به رهبری عبدالرشید دوستم طرف‌دار عملی شدن طرح پیشنهادی سازمان ملل و برگزاری انتخابات است.

سوم؛ در جلسه‌ «گورنر‌هاوس پشاور» احزاب مختلف مجاهدین به توافق می‌رسند که دو ماه اول صبغت‌الله مجددی و شش ماه بعدش را برهان‌الدین ربانی رییس جمهور باشند. در جلسه‌ی نهایی تصمیم‌گیری «گورنر‌هاوس» حزب وحدت از سوی سایر احزاب مستقر در پشاور نادیده گرفته‌شده است و نماینده‌ی‌شان حضور ندارد. پس از ۱۴ سال جنگ، مجاهدین وارد کابل می‌شوند و صبغت‌الله مجددی برای یک دوره‌ی دو ماهه بر مسند ریاست جمهوری می‌نشیند.

پس از دو ماه، زمانی که آقای ربانی مسوولیت مسند ریاست جمهوری را برای شش ماه عهده‌دار می‌شود، بنا بر قراردادی که در پشاور توافق شده بود، پس از سپری شدن شش ماه ریاست آقای ربانی، شورای حل و عقد برگزار ‌شود تا کسی را انتخاب کند که مسوولیت حکومت را پس از شش ماه از آقای ربانی عهده دار شود. داکتر طالب به نماینده‌گی از حزب وحدت عضویت کمیته‌ی برگزاری شورای حل‌وعقد را دارد. تمام ضوابط و مقررات شورای حل‌وعقد در این کمیته تنظیم می‌شود، اما بی‌اعتنایی حکومت وقت به ریاست برهان‌الدین ربانی به فیصله‌های کمیته برگزاری و نظریات شماری از احزاب سبب می‌شود که آنان از شرکت در ادامه‌ی جلسات شورا ابا می‌ورزند.

شورای حل‌وعقد از سوی آقای ربانی چون به گونه‌ی یک‌جانبه برگزار می‌شود، احزاب دیگر تصمیم نهایی را به رسمیت نمی‌شناسند و در نتیجه منجر به ادامه جنگ داخلی می‌شود. برای پایان دادن به جنگ داخلی بین احزاب مجاهدین، قرارداد اسلام‌آباد با ابتکار نواز شریف، نخست وزیر وقت پاکستان در اسلام‌آباد دایر می‌شود.

در جلسه‌ی قرارداد اسلام‌آباد که رهبران تمام احزاب جهادی حضور دارند، فیصله می‌شود که دوران ریاست جمهوری آقای ربانی برای ۱۸ ماه دیگر تمدید شود، صدارت به گلبدین حکمتیار تعلق بگیرد و سهم احزاب دیگر نیز مشخص می‌شود. بعد از امضای قرارداد اسلام‌آباد تمام نماینده‌گان احزاب مجاهدین به عربستان سعودی دعوت شده‌اند و در حضور ملک فهد، پادشاه وقت عربستان سعودی قرارداد دوباره امضا می‌شود. قرار بر این است که حکومت‌داری مطابق این قرارداد ادامه یابد اما نمی‌شود.

چهارم؛ زمانی‌که حزب وحدت در کابل مستقر است، آقای طالب هم‌چنان در پشاور است و مسوولیت روابط خارجی حزب را به عهده دارد. زمانی‌که عبدالعلی مزاری در چنگ طالبان است، داکتر طالب با افراد نزدیک به طالبان و شماری از مسوولان حکومت پاکستان تلاش می‌کند که جلو کشته شدن آقای مزاری را بگیرد اما طالبان با سرعت عمل می‌کنند و آقای طالب موفق نمی‌شود که در خصوص رهایی رهبر حزبش کاری از پیش ببرد.

در سال ۱۳۷۷ رژیم طالبان بر کابل مسلط است و حزب وحدت به رهبری محمدکریم خلیلی در بامیان مستقر است. طالبان که در آغاز نه با ادعای حکومت‌داری، بلکه برای پایان‌دادن به جنگ افراد مسلح خودسر آمده بودند، با تصرف کابل نظرشان عوض شده است.

با ابتکار سازمان همکاری‌های اسلامی و نظارت سازمان ملل در پاکستان جلسه‌ی دیگری بین طالبان و احزاب جهادی که با حکومت آقای ربانی همکار بودند، دایر می‌شود. در این جلسه قرار است دیدگاهی مشترک برای آینده‌ی افغانستان ایجاد شود. هر چند که توافقات اولی شکل می‌گیرد و اما در نهایت طالبان عقب‌نشینی می‌کنند.

مولوی متوکل، وزیر خارجه‌ی طالبان که در راس یک هیات بلندپایه به پاکستان آمده است، طرحی برای دایر شدن شورای علما دارد و می‌گوید مشکل افغانستان باید توسط شورای علما حل شود اما تعریفی واحد از علما وجود ندارد. پرسش این است که علمای مورد نظر الزامی است که صرفاً علمای دینی باشند یا علمای سایر رشته‌ها نیز می‌توانند در شورای مورد نظر حق شرکت و تصمیم‌گیری داشته باشند.

نماینده‌های احزاب جهادی تاکید دارند که علما باید تعریف گسترده داشته باشند و به علمای دینی خلاصه نشود که در این مورد به توافق می‌رسند. تصمیم بر این می‌شود که هر جناح مطابق تعریف خود عالمی برای شورای علما بفرستند. در نهایت نماینده‌ی طالبان مرکزیت جلسه‌ی شورا نمی‌پذیرد و جلسه بی‌نتیجه به پایان می‌رسد.

تهدید امنیتی در پاکستان که داکتر طالب نمی‌خواهد در مورد جزییات آن صحبت کند، سبب می‌شود که او پشاور را ترک کند و اول به ترکیه برود. از ترکیه وقتی با آقای خلیلی در تماس می‌شود، تصمیم بر این می‌شود که آقای طالب به امریکا برود تا مدتی هم از تهدیدات امنیتی دور باشد و هم سیاست‌های امریکا در قبال افغانستان را ارزیابی کند، اما اقامتش در امریکا ناخواسته به درازا می‌کشد و بعداً خانواده‌اش نیز به او می‌پیوندد.

پنجم؛ پس از سال‌ها انتظار برای برگشتن به کشور، آقای طالب در سال ۲۰۱۴ که کارزار انتخابات ریاست جمهوری در راه است، به کابل برمی‌گردد تا در انتخابات سهم بگیرد و به همین دلیل از تکت تحول‌وتداوم به رهبری اشرف غنی حمایت می‌کند. هرچند که داکتر طالب در پایان انتخابات دوباره به امریکا برمی‌گردد، اما با بازگشتش به کابل در ۲۰۱۷، به عنوان مشاور ریاست جمهوری در امور اجتماعی و مردمی گماشته می‌شود.

آقای طالب اکنون که می‌رود تا یک‌بار دیگر دور میز مذاکره بنشیند و برای منافع افغانستان چانه بزند، پروسه‌ی صلح را پیچیده و پرچالش پیش‌بینی می‌کند و باور دارد که قربانیان جنگ و دیدگاه آنان باید جز پروسه مذاکره و صلح باشد، اما پیچیده‌گی مذاکره، نامشخص بودن نظرات طالبان در این مورد می‌تواند، این مسأله را با دشواری‌های روبه‌رو کند.

راه حل پیشنهادی آقای طالب در خصوص خواست‌های قربانیان جنگ، در مرحله‌ی اول دسته‌بندی و شامل کردن دیدگاه‌های آنان در مذاکرات و در قدم بعدی حضورشان در میز مذاکره است، چون تجربه‎های متعدد تاریخی نشان داده است که قربانیان جنگ و دیدگاه‌های‌شان در پروسه‌ی صلح می‌تواند مفید و مؤثر واقع می‌شود.

به باور آقای طالب دیدگاه قربانیان هر دو طرف جنگ صرف نظر از چگونگی این دیدگاه‌ها مانعی بر سر راه صلح نه، بلکه تسهیل کننده‌ای رسیدن به صلح پایدار است.

8am

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا