مصاحبه و گزارش

خروج شوروی و امریکا از افغانستان و نقش پاکستان در این میان

افغانستان کشوری‌ست که ده‌ها سال شاهد منازعه و درگیری بوده است. این کشور چهل سال است که به صلح دایمی نمی‌رسد. پاکستان به طور مستقیم و غیرمستقیم در منازعات افغانستان دخیل بوده است. در زمان جنگ سرد که منازعه بین دو ابر قدرت جهان یعنی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحدۀ آمریکا جریان داشت، افغانستان قربانی مداخلات مستقیم هر دو ابر قدرت قرار گرفت، خصوصاً زمانی که اتحاد جماهیر شوروی در ماه جدی سال ۱۳۵۸ افغانستان را اشغال کرد، جنگ نیابتی دو ابر قدرت در افغانستان به اوج رسید، نیروهای شوروی با دولت متحد خویش در کابل با مجاهدین که از طرف آمریکا به همکاری پاکستان حمایت می‌شدند، درگیر جنگ بودند و سال‌ها این جنگ دوام داشت تا این که توافق‌نامۀ سال ۱۳۶۷ ژنو (موافق‌نامه ۱۹۸۸) به امضا رسید و نیروهای شوروی رسماً از افغانستان طی نه ماه خارج شدند.

اما مرحلۀ جدید منازعه افغانستان بعد از حملۀ یازده سپتمبر در آمریکا شروع شد. ایالات متحده بعد از مأیوس‌شدن از تحویلی اسامه‌بن‌لادن توسط طالبان، به این کشور لشکرکشی کرد و در ماه قوس ۱۳۸۰ افغانستان را کاملاً تحت تصرف خود قرار داد و بعد از ۱۸ سال حضور و جنگ در افغانستان رسماً با گروه طالبان موافقت‌نامۀ صلح به امضا رساند. این مقاله نقش پاکستان را در هر دو موافقت‌نامۀ خروج نیروهای خارجی (شوروی و آمریکا) از افغانستان تحت مطالعه قرار می‌دهد.

افغانستان؛ شوروی و آمریکا چرا؟

اتحاد جماهیر شوروی بعد از تحولاتی که در افغانستان اتفاق افتاد، خصوصاً زمانی که حفیظ‌الله امین قدرت را به دست گرفت و نورمحمد ترکی از بین رفت، نگران وضعیت افغانستان شد و تصمیم گرفت به این کشور نیروی نظامی اعزام کند. اتحاد جماهیر شوروی از بیم نزدیکی امین به پاکستان و ایالات متحدۀ آمریکا وارد مرحلۀ جدیدی در ارتباط افغانستان شد و رسماً مقام‌های شوروی اعلام کردند که مطابق معاهدۀ دولت افغانستان، به این کشور لشکرکشی می‌کند و دلیل حضور خویش در افغانستان را معاهدۀ رسمی بین افغانستان و شوروی عنوان کرد.

در مقابل ایالات متحدۀ آمریکا پس از حملۀ یازده سپتامبرکه برج‌های تجارت جهانی فرو ریخت، از طالبان خواست اسامه‌بن‌لادن رهبر القاعده را به این کشور تسلیم کنند و تمام روابط خود را با گروه القاعده قطع کنند، اما طالبان این درخواست را رد کردند و رئیس جمهور آمریکا با بیان جنگ علیه تروریسم، به افغانستان لشکرکشی کرد و گروه طالبان را سقوط داد.

توافقت صلح آمریکا و شوروی

موافقت‌نامۀ اولی که بین دولت افغانستان و پاکستان به امضا رسید، باعث خروج نیروهای شوروی طی نه ماه از افغانستان شد، این موافقت‌نامه را وزرای خارجۀ افغانستان و پاکستان امضا کردند و از طرف افغانستان عبدالوکیل و از طرف پاکستان زین‌ نورانی در ژنو سویس مقر ملل متحد به امضا رساندند. این موافقت‌نامه از تاریخ ۱۵ می ۱۹۸۸ اجرایی شد و ایالت متحدۀ آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی به حیث تضمین‌کننده‌گان این موافقت‌نامه حضور یافتند؛ در این موافقت‌نامه عدم مداخلۀ پاکستان در افغانستان و ایجاد روابط حسنه بین هر دو کشور به شمول جدول خروج نیروهای شوروی موافقت شده بود. نیروهای شوروی سابق بعد از حضور بیشتر از نه سال از افغانستان خارج شدند، اما در این موافقت‌نامه گروه مجاهدین که بازیگر اصلی منازعۀ افغانستان بود را نادیده گرفت و امضای پاکستان به عنوان حامی مجاهدین پای این موافقت‌نامه درج شد.

موافقت‌نامۀ دومی بین ایالات متحدۀ آمریکا و گروه طالبان در دوحۀ قطر بین ملابرادر، معاون سیاسی گروه طالبان و زلمی خلیلزاد، نمایندۀ ایالات متحدۀ آمریکا برای صلح افغانستان به امضا رسید. در این موافقت‌نامه هیچ تضمین‌کننده‌یی امضا نکرده و موافقت‌نامه شامل خروج نیروهای آمریکایی طی ۱۴ ماه، پس از رهایی ۵۰۰۰ زندانی طالب، حذف نام رهبران طالبان از فهرست سیاه آمریکا، قطع رابطه این گروه با گروه‌های تروریستی مانند القاعده و داعش و عدم دادن مصونیت به این گروه‌ها توسط طالبان در خاک افغانستان است. در این موافقت‌نامه دولت افغانستان کنار گذاشته شده است و تنها در بخشی از این معاهده تعهد شده که گفت‌وگوهای بین‌الافغانی شروع می‌شود و آتش‌بس دایمی در این گفت‌وگوها مورد بحث قرار می‌گیرد.

همان‌گونه که گفتیم، پاکستان همواره در امور داخلی افغانستان به طور مستقیم و غیرمستقیم مداخله کرده است؛ در زمان جنگ سرد علیه دولت افغانستان که نزدیک به شوروی بود قد علم ک د و منابع انسانی و غیرانسانی را در مخالفت به کار برد و زمانی که شوروی افغانستان را رسماً اشغال کرد، مداخلۀ پاکستان بیشتر شد و با کمک ایالات متحدۀ آمریکا از گروه مقاوت به ضد شوروی سابق حمایت کرد و حتی پاکستان موافقت‌نامۀ خروج نیروی‌های شوروی را با دولت وقت افغانستان به امضا رساند.

امضای چنین موافقت‌نامه‌‌یی خود بیانگر این بود که پاکستان در افغانستان نفوذ کافی دارد و بعد از سقوط حکومت نجیب از ایجاد گروه طالبان حمایت کرد، و پاکستان به شمول عربستان و امارات متحدۀ عربی از جمله سه کشوری بودند که حکومت طالبان را به رسمیت شناختند.

پس از حادثۀ یازده سپتمبر با وجود این که پاکستان خود را به نیروهای بین‌المللی نزدیک می‌دانست، از طالبان به طور غیرمستقیم حمایت کرد و سران این گروه آزادانه در پاکستان فعالیت داشتند. بعد از آمدن دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحدۀ آمریکا و تغییر استراتیژی این کشور در قبال افغانستان و اعلام خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان به پاکستان دوباره این میدان را داد که گروه طالبان را وادار به نشست به آمریکا بکنند؛ طوری که مقام‌های پاکستان بیان کردند که بدون تلاش پاکستان گروه طالبان توافق‌نامۀ صلح را با ایالات متحدۀ آمریکا امضا نمی‌کرد. اعلام چنین موقفی از طرف پاکستان خود نشان‌دهندۀ این‌ست که پاکستان به طور قطع نفوذ قابل توجهی بر گروه طالبان دارد و به طور غیرمستقیم از تفاهم این گروه با ایالات متحدۀ آمریکا مستفید می‌شود.

با وجود چالش‌های کنونی و مداخلات مستقیم و غیرمستقیم پاکستان٬ افغانستان می‌تواند از این منجلاب سیاسی خارج شود. زمان آن رسیده تا به سیاست‌ها و استراتیژی‌هایی که به منافع ملی فایده می‌رساند، فکر کنیم. تمام سیاست‌مداران باید منافع ملی را برتر از منافع سیاسی و شخصی خویش بدانند. آن‌ها باید برنامه‌های تحریک‌آمیز خویش را رها کنند و افغانستان در حال غرق‌شدن را نجات دهند.

اگر تمام سیاسیون در هر دو جناح (ارگ و سپیدار) مطابق به منافع ملی عمل نکنند، این حس را به وجود می‌آورند که آن‌ها نمایندۀ واقعی مردم نیستند و تنها به منافع خود فکر می‌کنند و خودخواه‌ هستند. مردم پیشاپیش امید خود را از حکومت و سیاسیون از دست داده‌اند. افغانستان به صفت نقطۀ وصل آسیای جنوبی و آسیای مرکزی قابلیت رشد و توسعه را دارد، اما حکومت زمان بیشتر خود را در موارد بی‌ارزش هدر می‌دهد.

سلام وطن دار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا