حداقل 9 دلیل که افغانستان را باید دوست داشت!
اما افغانستان تنها این نیست، و اگر به افغانستان فراتر از سیاست بنگریم، این کشور به دلایل بسیار زیاد، منبع الهام برای بسیاری از شهروندان این کشور و دیگر شهروندان بوده است.
بهتر است پیش از آنکه کسی بپرسد که اگر این کشور اینگونه است، چرا بسیاری از شهروندان این کشور در حال ترک افغانستان هستند، بپردازیم که چرا بسیاری ها ترجیح داده اند در افغانستان بمانند…
1- افغانستان یکی از جوان ترین کشورهای دنیا است، و فرزندان این کشور افتخاری برای شهروندان این کشور محسوب می شوند.
افغانستان در مقام پنجم جوان ترین کشورهای دنیا قرار می گیرد، بطوریکه 68 فیصد جمعیت این کشور زیر 25 سال عمر دارند. این آمار فرصت ها و ریسک های فراوانی را در افغانستان خلق می کند. جوانترها می خواهند سهم خود را در آبادانی و انکشاف بیشتر ادا کنند و این وظیفه مسن تر ها است تا به جوانان این اجازه را بدهند. اگر امید باشد، فرصت هایی برای جوانان افغانستان خلق می شود که می توانند بهتر به کشور در حال توسعه خودشان خدمت کنند، تا اینکه در کشورهای توسعه یافته دیگران رفته و خدمت کنند.
اما، متاسفانه حکومت داری ضعیف در افغانستان سبب گسترش بیکاری، فساد، ناامنی و خشونت در کشور شده است. با این وجود، گرچه بسیاری از جوانان افغانستان در دام گروه های افراطی، اعتیاد و یا فقر می افتند، اما این جوانان همچنان یکی از منابع غنی کشور محسوب می گردد و در واقع تنها امید آینده ای بهتر برای افغانستان هستند.
2- همگرایی بسیاری از عناصر
افغانستان با اینکه به لحاظ وسعت جغرافیایی منطقه ای کوچکی است، اما خانه ای برای بسیاری از عناصر است: این عناصر شامل:
میراث فرهنگی گسترده- برای مثال آثاری از دوره غزنویان در ولایت غزنی (زمانی این ولایت مرکز دنیای اسلام بود) تا پادشاهی کوشانیان در ولایت بامیان (ولایت بامیان مرکز فرهنگی سازمان سارک قرار گرفت).
زبان ها —– از شیقنانی تا براهوایی،
گویش ها—– از تلفظ حرف _ش_ در پشتوی کندهار تا _خ_ در ننگرهار
غذا—— از قابلی ازبکی گرفته تا اجه هزارگی
رسومات —– از رسومات سنتی ازبکی گرفته تا آیین های مدرن کابلی
آلات موسیقی —-از دنبوره تا رباب
رقص —- از اتن گرفته تا قرصک
بازی های ملی —–از بزکشی گرفته تا توب دنده
حیات وحش جانداران —– از پلنگ سفید زیبا گرفته تا گوسفند مارکوپولو و از گاو میش دم ضخیم گرفته تا سهره برفی (نوعی پرنده) …
جانداران گیاهی —– از ریواس گرفته تا علف های هرز کلان و غول آسا. (به طور کل 3 هزار نوع گونه گیاهی در افغانستان وجود دارد. این گیاهان شامل انواع مختلف درخت، بوته، تاک، گل و سمارق می باشد که تمامی این ها، افغانستان را به لحاظ پوشش گیاهی متنوع تر از کل اروپا کرده است.)
اما متاسفانه، دهه ها درگیری در افغانستان فرصتی را برای سیاست مداران و گروه های خارجی بوجود آورده تا با کنترول این تنوع زیبایی های افغانستان، اهداف سیاسی شان را دنبال کنند. اما با این وجود، این تنوع همچنان در صدر میراث افغانستان قرار دارد و منبعی الهام بخش برای بخش بزرگی از مردمان افغانستان است.
3- مهمان نوازی بی بدیل مردمان افغانستان که هیچ جای دنیا نمی توان مانند آن را یافت
افغانستانی ها مردمانی بسیار مهمان نواز هستند، به طوریکه به مهمان مانند یکی از اعضای خانواده خودشان خدمت می کنند. این مردمان در این رابطه ضرب المثل مشهوری دارند. “نان و پیاز؛ قاش واز”. به این معنی که غذا اگر نان و پیاز باشد، توام با خوشحالی باشد.
4- باوجود بخش های مختلف، اما افغانستانی ها مردمانی به شدت میهن پرست هستند
تاریخ غنی مردمان افغانستان که برای استقلال شان و یا علیه تهاجم خارجی ها جنگینده اند نشان می دهد که افغانستانی ها به شدت مردمانی میهن پرست هستند.
در همین راستا می توان به تلاش های بسیار زیاد بریتانیا و شوروی سابق اشاره کرده که تماما توسط این مردمان پاسخ داده شدند. البته، گرچه قدرت های خارجی نقش بسیار مهمی در حمایت از فعالیت های شورشیان ضد امپریالیستی ایفا کردند، اما این حمایت ها اگر عِرق ملی مردمان افغانستان نسبت به وطن شان و کسب استقلالشان نبود بی فایده بود.
امروزه نیز مردم افغانستان به طور فزاینده ای علیه برخی فعالیت های تروریستی در جهان با یکدیگر متحد شده اند. در همین خصوص می توان به جنبش تبسم در افغانستان اشاره کرد.
چندی پیش و پس آن که یک دختر 9 ساله در ولایت زابل به طور وحشیانه ای توسط اعضای وابسته به گروه داعش سر بریده شد، جنبش تبسم در اعتراض به این رویداد شکل گرفت و تقریبا یکی از بزرگترین اعتراضات مدنی تاریخ افغانستان را شکل دادند.
گرچه افغانستان همچنان کشوری است که دست های خارجی در آن نقش منفی ایفا می کنند، اما نهادهای مدنی در کشور و بخصوص در پایتخت همواره در حال رشد بوده و صدایشان را علیه افزایش خشونت ها و ناامنی ها در افغانستان بلند کرده اند.
این را می توان تلاش نوین مردم افغانستان عنوان کرد که در آن عرق ملی و میهن پرستی شان به وضوح آشکار است و چالشی را برای دولت مرکزی کم کار و گروه طالبان بوجود آورده است.
5- زنان بیشتر از پیش در اجتماع حضور دارند
براساس یک ارزیابی که در سال 2011 توسط بنیاد توماس رویترز در افغانستان انجام شد، افغانستان بخاطر آمار مرگ و میر بالای زنان، دسترسی محدود به داکتر و خدمات پزشکی و همچنین دسترسی محدود به حق اقتصاد مستقل به عنوان خطرناک ترین کشور دنیا برای زنان شناخته شد.
اما، از زمان سقوط رژیم طالبان که دسترسی زنان به کار و تحصیل به شدت محدود شده بود، و یا زنان حتی حق بیرون رفتن از خانه بدون داشتن همراه محرم مرد نداشتند و همواره پوشش بوقره/بورکه یکی از الزامات بیرون رفتن این زنان بود، افغانستان هم اکنون پیشرفت های شگرفی در راستای تساوی حقوق زن و مرد به خود دیده است.
قانون اساسی افغانستان در خصوص تساوی حقوق زن و مرد در ماده 22 می گوید “هر گونه تبعیض و امتیاز بین اتباع افغانستان ممنوع است. اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون دارای حقوق و وجایب مساوی می باشند.”
و این را می توان هم اکنون به وضوح مشاهده کرد که زنان در افغانستان جایگاهشان را تا حدی کسب کرده اند و هم چنان در تلاش اند تا این را مستحکم تر کنند. هم اکنون زنان در پارلمان افغانستان حضور دارند، و یا در مواردی که پیش تر بسیار نادر به نظر می رسید، زنان هم اکنون در افغانستان رانندگی می توانند.
6- سادگی در افغانستان حکمفرما است
افغانستانی ها به ساده ترین شکل ممکن زندگی می کنند. خانواده ها در افغانستان دوست دارند که در یک خانه با هم و در کنار هم زندگی کنند، برخلاف خانواده ها در غرب که هر کس در اتاق خودش هست و فقط اعضای خانواده همدیگر را هنگام غذا خوردن می بینند.
همچنین افغانستانی ها ترجیح می دهند که بجای نشستن بر روی چوکی، چهارزانو روی زمین بنشینند و یا روی تشک و پتو بر روی زمین بجای تختخواب بخوابند.
دلسردی مردمان افغانستان نسبت به تجمل گرایی شاید تنها نعمتی باشد که کمک کرده این مردمان در سال های سخت دوام آورند. به طور کل، اساس زندگی ساده تنها چیزی است که مردمان افغانستان می پسندند، حتی اگر بسیار ثروتمند باشند.
برای افغان ها، خانه ای ساده به نوعی پناهگاه محسوب می شود، و خطر واقعی بیرون از این خانه است.
7- بچه ها به مکتب می روند
در سال 2001، در افغانستان هیچ کودک دختری به مکتب نمی رفت، و تنها یک میلیون پسر بچه به مکاتب دسترسی داشتند و شرکت می کردند.
اما براساس آمار بانک جهانی، در سال 2012 تقریبا 7.8 میلیون کودک به مکتب می رفتند که از این میان 2.9 میلیون تن دختران بودند.
تنها نسلی سخت کوش و فهیم و کنجکاو می تواند افغانستان را به سوی پیشرفت و خود کفایی سوق دهد.
8- نان
مردمان افغانستان عاشق نان هستند. اما این نان، با نان دیگر کشورها کاملا فرق دارد، بطوریکه نان مردمان افغانستان یکی از مزه دارترین نان های دنیا می باشد. یکی از غذاهای جالب مردمان افغانستان شوربا است که به سادگی نان را در داخل کاسه ای از آبگوشت ریز می کنند و سپس نان خشک را با نان آبگوشتی می خورند.
اغلب افغانستانی ها که در خارج از افغانستان زندگی می کنند از نان های افغانستان یاد می کنند، بخصوص آنهایی که درد دندان دارند و نمی توانند نان های خارجی را بخوبی بجوند.
9- میوهای آبدار روی زمین و معادن غنی زیر زمین
تقریبا 80 فیصد مردم افغانستان وابسته به زراعت هستند و از این راه امرار معاش می کنند. افغانستان همچنین منابعی بسیار غنی از جمله طلا، مس و دیگر منابع را در خود جای داده است. متاسفانه، بدلیل تهدیدهای امنیتی در افغانستان، سرمایه گذاری درستی در این بخش تاکنون صورت نگرفته است.
“براساس یک گزارش، ارزش تقریبی منابع طبیعی افغانستان 3 تریلیون دالر تخمین زده شده است.”
اما می توان گوشه هایی از این ثروت عظیم و گسترده افغانستان را در سراسر بازارهای این کشور دید. انار ولایت کندهار یکی از بهترین انارهای دنیا محسوب می شود، کچالو/سیب زمینی بامیان شهرت جهانی دارد و خربزه کندز نیز در سراسر منطقه مشهور است، که همه این میوه ها در سراسر بازار کشور با قیمت اندکی در دسترس همه مردمان افغانستان قرار دارد.
تنها برای میوه جات هم که شده، افغانستان ارزش دیدن دارد.
چه زیبا بیان کردید.
سپاس