تاجیکستان و ازبکستان می توانند در جنگوصلح افغانستان نقش مهمی داشته باشند
افغانستان و تاجیکستان، در کنار اینکه همسایهاند، باهم مشترکات فرهنگی، هویتی و تاریخی گسترده و پررنگی دارند. تاجیکستان، با جمعیت حدود ۷.۶ میلیونی، از بدو استقلال تا این دم، در کنار افغانستان همکار و همسایه خوب بوده است. افغانستان در دو ولایت «بدخشان و کندز» با تاجیکستان حدود ۱۲۰۶ کیلومتر مرز مشترک دارد.
تاجیکستان با داشتن منافع مشترک و وابستگیهای متقابل در زمینههای امنیتی و اقتصادی با افغانستان، یکی دیگر از کشورهای آسیای میانه است که از تحولات افغانستان متأثر میشود. این کشور بعد از سال ۱۳۸۱ با توجه به فعالیت گروههای تروریستی از جمله طالبان در شمالشرق افغانستان، یک سری اقداماتی را در امتداد دریای آمو انجام داده است. حضور و فعالیت گروههای تروریستی در مرز افغانستان و تاجیکستان، از یکسو از نظر امنیتی این کشور را مورد تهدید قرار داده و از سوی دیگر، زمینه افزایش قاچاق مواد مخدر به آسیای میانه را از طریق مرز تاجیکستان و افغانستان فراهم کرده است.
بنابراین، اگر از این منظر و دیدگاه، تاجیکستان را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم؛ تأمین صلح در افغانستان میتواند موجب مصون شدن مرزهای تاجیکستان با افغانستان شود.
سقوط ولسوالی مایمی در مرز میان افغانستان و تاجیکستان و تشدید ناامنیهای اخیر در بدخشان افغانستان، دولت تاجیکستان را در وضعیت آمادهباش برای حفاظت از مرزهایش درآورده است.
دوشنبه، بارها همکاریاش را در راستای گفتوگوهای صلح افغانستان با طالبان، اعلام کرده است. از آنجایی که تاجیکستان تجربهی جنگ داخلی و تأمین صلح را دارد، تجربه این کشور میتواند برای افغانستانِ درگیر منازعه، آموزنده باشد؛ چون حکومت تاجیکستان میانهی خوبی با گروههای تندرو و بنیادگرای مذهبی ندارد، استقرار هر نوع حکومت افراطگرای مذهبی، میتواند سبب بروز دوباره افراطگرایی در تاجیکستان دموکرات شده و زمینه را برای تجدید و تشدید بنیادگرایی در این کشور فراهم خواهد کرد.
از اینرو، تاجیکستان به مرحلهای از درک مشترک رسیدهاند که صلح بد به ضررشان بوده و منافع مشروع بیرون مرزیشان را تهدید میکند و روی همین ملحوظ، خواهان سهیم شدن در روند گفتوگوهای صلح افغانستاناند.
بنابراین، چگونگی تعامل با طالبان در روند مذاکرات صلح افغانستان و موضع آینده طالبان در قدرت و رفتار رهبران طالبان در برابر کشورهای همسایه افغانستان از جمله تاجیکستان، دغدغههای مهمی است که کشورهای منطقه از شروع گفتوگوهای صلح افغانستان با پیشقراولی ایالاتمتحده امریکا، در ذهن دارند.
ازبیکستان و نقش آن در صلح و جنگ افغانستان
کشور ازبیکستان در همسایگی نزدیک با افغانستان، با داشتن ۱۳۷ کیلومتر مرز مشترک و اشتراکات فرهنگی، تاریخی و زبانی، دوست افغانستان محسوب میشود. مراودات افغانستان با این کشور، پس از سال ۱۳۹۴ در بعد سیاسی و اقتصادی، به یک مرحله خوب و روبهرشد قرار گرفته است.
کشور ازبیکستان در سال ۱۹۹۹ رابطه نسبیای با طالبان داشت؛ اما پس از سرنگونی رژیم طالبان، همکاری خود را در بخش ترانزیت و اکمالات با ناتو، آغاز کرد. همکاری دوجانبه میان ناتو و جمهوری ازبیکستان، در جهت تقویت جایگاه این کشور بهعنوان ژاندارم جنوب آسیا صورت میگیرد. جمهوری ازبیکستان، بیتردید از یکی قدرتمندترین جمهوریها در آسیای میانه است.
در برنامههای استراتژیک ازبیکستان، جایگاه افغانستان، شامخ و در مرکز توجه برنامههای امنیتی-اقتصادی تاشکند قرار دارد. از سویی دیگر؛ افغانستان بهحیث نقطهی اتصال منطقهای، در سیاست خارجی ازبیکستان جایگاه کموبیشی دارد. از نظر هویتی، ازبیکستان خود را پرچمبردار ازبیکهای جهان میداند و استوار به همین مسئله، خواهان حضور جدی در معادلات سیاسی-فرهنگی منطقه و حومهی آن است.
ازبیکستان، بر علاوه تثبیت جایگاهش در معادلات منطقهای، میخواهد با دخیل شدن در روند گفتوگوهای صلح، منافع امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را دنبال کند. اعلام حمایت ازبیکستان از گفتوگوهای صلح در دوحه با مالکیت افغانها، حسن نیت این کشور را در قبال روند صلح افغانستان نشان میدهد. ازبیکستان در کنار آلمان، ناروی، اندونزی و قطر، از جمله کشورهایی است که حامی صلح افغانستان بهشمار آمده و خواستار میزبانی گفتوگوهای صلح افغانستان بوده است.
این کشور مهم، بعد از تلاشهای زیاد با افق دید وسیع به این نتیجه رسیده است که صلح و ثبات در افغانستان، مترادف با ثبات و توسعه اقتصادی و امنیتی در منطقه است. این درک عمیق ازبیکستان از وضعیت چندبعدی افغانستان، سبب شده است تا این کشور منافع خود را در افغانستان باثبات بداند. از اینرو تمایل و علاقهی ازبیکستان برای سرمایهگذاری در بخشهای زیرساختی، نشان دهندهی جدیت ازبیکستان است.
در سالهای پسین، با توجه به افزایش تمایل بازرگانهای افغانستان به سرمایهگذاری در ازبیکستان، این کشور در تشکیلات وزارت خارجه خود معاونت امور بازرگانی برای افغانستان را ایجاد کرده است تا تلاشها در این زمینه به بیش از پیش برساند.
در کنار مسایل یاد شده، ازبیکستان با افغانستان یک سلسله دغدغههای مشترک دارد. یکی از علتهای علاقمندی تاشکند به قضایای صلح و جنگ افغانستان همین دغدغههای مشترک چندبعدی است. افراطگرایی، مواد مخدر، ناامنی و تروریزم، از جلمه چهار عنصری است که محور دغدغههای مشترک ازبیکستان و افغانستان را تشکیل میدهد.
فعالیتهای «حرکت اسلامی ازبیکستان» با همکاری طالبان در شمال افغانستان، تهدیدهای مشترک امنیتی است که منافع کابل و تاشکند را در معرض خطر قرار داده است.
سخن کوتاه؛ اکثریت شبکههای استخباراتی منطقه، نگاهشان به جنگ افغانستان در کنار ملاحظات استخباراتی، اقتصادی و تجارتی است. یکی از عوامل دوامدار شدن جنگ همین مسئله است. هرچند مسایل کلیدی دیگری هم در امر شعلهور شدن آتش جنگ دخیل است و نمیتوان نقش آنها را نادیده گرفت اما؛ از جانب دیگر اگر از حقیقت نگذریم، افغانستان در سطوح و لایههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و حتا دینی-مذهبی، مستعد جنگ است.
بنابراین تا زمانی که ریشههای استعداد جنگ، شناسایی و زدوده نشود، نمیتوان با تحرکات شکلی و مقطعی، جنگ را موفقانه به پایان رساند.
مسئله افراطگرایی، تروریزم و مواد مخدر، از جمله آفتهای روبهرشد جهانی است. از دیری بدینسو، حرف و حدیثهایی در رابطه به اجماع ملی، منطقهای و جهانی پیرامون ختم جنگ، بیآنکه مؤثر واقع شود، دهانبهدهان میچرخد.
اینکه چرا چنین است، به منافع متضاد کشورهای منطقه برمیگردد. بر بنیاد گزارشها، بالای ۹۰ درصد مواد مخدر افغانستان، در بیرون از مرزها، مشتری و علاقمند دارد. جمهوری فدراتیف روسیه و دیگر کشورهای حوزه قفقاز، به مواد مخدر افغانستان به منظورهای مختلف ضرورت و نیاز دارند.
به همین ترتیب، کشورهای دور و نزدیک افغانستان نیازهای خود را در حوزه مخدرات از افغانستان تأمین میکنند و بدون شک افغانستانِ عاری از جنگ، بهمفهوم افغانستانِ عاری از تریاک و کوکنار خواهد بود و این امر منفعت آور، طرد کننده هرگونه اجماع منطقهای و جهانی در باب ختم جنگ و تأمین صلح است.
اکثر کشورهای حومه و اطراف افغانستان و منطقه، دارای نظامهای اقتدارگرای سیاسی هستند؛ بنابراین، انتقاد از شیوه حکومتداری در چنین ساختارهایی بهمثابه دشمنی با نظام و حکومت تلقی میشود.
روی این ملحوظ، کشورهای این منطقهی جغرافیایی، جهت جابهجایی و راندن ناراضیهای سیاسی (دشمنان) خود به جایی غیر از کشور خود نیاز دارند. در این برههی زمانی، هیچ مکانی بهتر از افغانستان جهت جابهجایی عناصر مخرب و نامطلوب منطقه نیست. در یک نگاه کلی، اين مسئله، بازی با خون و عزت مردم افغانستان است. از اینرو، امنیت افغانستان تا زمانی بر قواعد وضعشدهی بیرونی وابسته خواهد ماند که کتاب سرنوشت این ملت به خط دیگران نوشته نشود.
محمد عارف کیانی