در اینکه دین اسلام برخلاف برخی تعبیرات و تفاسیر غلط محدودیتی برای درس خواندن، اشتغال و تفریح زنان نگذاشته شکی نیست. اما اینکه مساله را هم باید بدانیم که در یک جامعه اسلامی و دینی کسی نباید به بهانه آزادی به هر شیوه ای دست بزند.
برگزاری مسابقات موتور سواری برای زنان در دایکندی که با هدف رفع خشونت برگزار شد در نفس خود چیزی فراتر از تفریح و رفع خشونت برای زنان بود.
برخی از کاربران فیس بوکی در واکنش هایشان به این مسابقات آن را ترویج بی بند و باری دانسته اند.
مسیح ارزگانی در این مورد نوشت:«گلدخترانِ شاد و شادابِ جمهوری گلبادام با حفظ حجاب و متانت و نزاکتِ دینی و اخلاقی و اجتماعی، مسابقۀ موتورسواری را در مرکز این جمهو یت برگزار کردند.آیین اسلام هر نوع ورزش، تحصیل، تحقیق، کار، تولید، فعالیتِ هنری ـ رسانهای و حضورِ سیاسی و اجتماعیِ ریحانههای بهشتی (زنان) را با حفظ حجاب و عفاف/متانت و شخصیتِ بانوان، مجاز و مطلوب دانسته است و هیچ منع و محدودیتی در این زمینه وجود ندارد.»
به باور وی چند نکته در حاشیهای این مسابقه، قابل یادداشت است:
1) در جامعهای که افراط و تفریط/تندروی و کُندروی طوفان میکند، رویهی معتدلانهی بانوان دایکندی ـ که هم سنتها را پاس داشتند و هم از ابزارهای نوین بهره بردند ـ جداً درخور تحسین و الگوبرداری است.
2) اینجانب هنوز درک نکردم که چه رابطهای میان موتورسواری و نفی خشونت وجود دارد؟! آیا ما بندگان نادان و ناتوان که موتورسواری نمیکنیم، اهل خشونت و توحش و دَدخویی و بدخویی هستیم؟!
3) مؤسسۀ خارجیای که اسپانسر یا حامی مالی این مسابقه بود، احتمالاً در سالهای بعد چنین مراسمی را در دایکندی تکرار نخواهد کرد؛ زیرا هدف مؤسسۀ مذکور، ترویج بیبندوباری و هنجارهای مبتذل غرب در دایکندی بود و اینک با قطع و یقین دانست که حجاب و عفاف و ایمان و اخلاق و پاکی در خونِ مردم دایکندی جریان دارد و هرگز قابل تضعیف یا تغییر نیست.