برگزیده هاسیاست

با شیوع احتمالی کرونا در افغانستان باید منتظر یک فاجعه بود!

وقتی در ۲۰ دسامبر، شیوع ویروس کرونا در شهر ووهان چین آغاز شد، در چهار روز نخست، موضع رسمی دولت چین، نوعی بی‌اعتنایی و تلاش برای انکار میزان خطر ناشی از این ویروس بود. سیاست انکار و بی‌اعتنایی در حدی بود که پولیس، داکتری را که برای نخستین بار در مورد شیوع این ویروس به اطلاع‌رسانی پرداخته بود، مورد بازجویی و تحت فشار قرار داد.

دیری نگذشت که سرعت شیوع و خطر کشنده‌ی کرونا چین را به کام کشید. با نزدیک به یک‌ونیم میلیارد نفوس و کلان‌شهرهای چند میلیونی، چین از کشوری مزدحم و پرتردد، به سرزمین ارواح تبدیل شد. مردم به خانه‌های‌شان خزیدند و شفاخانه‌های دولتی و خصوصی از مراجعین، مبتلایان به ویروس و مضنونان به ابتلا، انبوه شد.

دولت چین، آخرین ظرفیت‌های خدمات صحی و بهداشتی‌ گسترده‌اش را برای مهار و کنترل شیوع سریع این ویروس گسیل کرد. ده‌ها هزار داکتر و پرستار در صدها شفاخانه‌ی خصوصی و دولتی به صورت شبانه‌روزی و فشرده مأمور رسیدگی به وضعیت مراجعین، مبتلایان به بیماری و مضنونان به ابتلا شدند.

بسیج ده‌ها هزار نفری داکتران و پرستاران فقط بخشی از تلاش‌ها بود. ده‌ها هزار کارمند خدمات بهداشت و تغذیه، خارج از شفاخانه‌ها در متروها، میدان‌های هوایی، جاده‌ها و اماکن عمومی، در کارزار مبارزه علیه شیوع ویروس سهم گرفتند. توزیع و تطبیق اسپری‌های ضدعفونی، کنترل بسته‌های غذایی، تطبیق و نظارت از قرنطینه‌کردن میلیون‌ها شهروند، ضدعفونی‌کردن جاده‌ها، معابر عمومی، متروها و ده‌ها فوریت عاجل و دشوار برای مهار و کنترل شیوع ویروس، روی دست گرفته شد.

با وصف این سطح از بسیج صحی، بهداشتی و امنیتی دولت و شهروندان داوطلب برای کنترل و مهار شیوع ویروس، کرونا اما به سرعت نه تنها در چین که به خارج از این کشور به گلوی هزاران انسان چنگ انداخت. آخرین آمار، کشته‌شدن بیش از ۲ هزار و ابتلای حدود ۸۰ هزار نفر در چین و بیش از ۳۰ کشور جهان را تأیید می‌کند. چالش اصلی برای مهار و کنترل شیوع و سرعت شیوع این ویروس، جدید و ناشناخته‌بودن آن است. هیچ واکسینی برای مبارزه با این ویروس خطرناک وجود ندارد و تلاش‌های دانشمندان و متخصصان برای ساخت واکسین این ویروس، نه‌تنها تا کنون بی‌نتیجه بوده که دست‌کم تا چندین ماه دیگر، امکان موفقیت در ساخت واکسین نیز وجود ندارد.

اگرچه نسبت به دیگر ویروس‌های کشنده مثل سارس و آنفولانزا، تعداد قربانیان این ویروس به نسبت تعداد مبتلایان آن تا کنون بسیار اندک و نزدیک به ۳ درصد است، اما این درصدی ناچیزی در تلفات، به معنای خطرناک‌نبودن کرونا نیست. کرونا خطرناک است زیرا واکسینی برای آن ساخته نشده و این موضوع باعث می‌شود که تنها راه گریز و نجات از این ویروس، امید و اتکا به سیستم ایمنی بدن فرد است. اگر سیستم ایمنی بدن فرد، توان مقابله با ویروس و مهار آن را نداشته باشد، تقریبا امیدی جز معجزه‌های پزشکی برای زنده‌ماندن فرد وجود ندارد.

چهار روز پیش، نخستین مورد مثبت ابتلا به کرونا در شهر قم ایران گزارش شد. بنا بر گزارش‌های رسمی، تا کنون دست‌کم پنج نفر کشته شده و بیش از ۲۰ فرد دیگر نیز به این ویروس مبتلا شده‌اند. آماری رسمی از مضنونان به ابتلا، تا کنون ارایه نشده است.

با توجه به میزان مراودات توریستی و اقتصادی میان ایران و افغانستان به‌ویژه رفت‌وآمدهای گسترده‌ای که به شهر قم صورت می‌گیرد، اکنون کرونا بیش از هر زمانی به افغانستان نزدیک شده است. به‌لحاظ سیستم‌های حفاظتی و ایمنی، مرزهای هوایی و زمینی افغانستان در برابر ورود این ویروس به داخل کشور، عملا ناتوان و خلع سلاح است. با توجه به رسیدن این ویروس به پشت دروازه‌های کشور، نه‌تنها هیچ تضمینی برای عبور نکردن این هیولای غیرقابل مهار از مرزها نیست که ممکن است همین اکنون، این ویروس به افغانستان وارد شده باشد.

کرونا در وضعیتی به پشت‌ مرزهای افغانستان رسیده که بن‌بست سیاسی ناشی از انتخابات ریاست‌جمهوری و آغاز کاهش خشونت هفت‌روزه برای امضاشدن توافق صلح، تمام توجهات اجتماعی و سیاسی را به خود معطوف کرده است.

هشدار ورود کرونا به افغانستان، باید به‌عنوان یک تهدید جدی امنیت ملی، در دستور کار مقامات مملکت قرار بگیرد. افغانستان به لحاظ معیار و ظرفیت سیستم بهداشت و خدمات صحی دولتی و خصوصی، یکی از ضعیف‌ترین و عقب‌مانده‌ترین کشورهای جهان است. اگر این ویروس به افغانستان برسد -که ممکن است این اتفاق عملا رخ داده باشد- ضعف سیستم خدمات صحی و نبودن آمادگی‌های گسترده و کافی برای مقابله با آن، می‌تواند به معنای واقعی کلمه به یک فاجعه‌ی رقت‌بار صحی منجر شود.

ظرفیت و استندرد سیستم خدمات صحی افغانستان در مقایسه با کشورهایی چون چین، کوریای جنوبی و ایران تقریبا هیچ است. این مقایسه از این منظر صورت می‌گیرد که چین و کوریای جنوبی با وصف برخورداری از سیستم خدمات صحی بسیار بزرگ و استندرد، به سختی و دشواری موفق شد مقداری از سرعت شیوع این ویروس بکاهد. سیستم خدمات صحی افغانستان در برابر مقابله با این ویروس به شکل تأسف‌بار و ترسناکی ضعیف و هیچ است.

حکومت و شهروندان باید خطر ورود کرونا به کشور و الزام مقابله با آن را جدی بگیرد. با توجه به ضعف سیستم خدمات صحی کشور، دولت باید در اسرع وقت، تدابیر جدی و کافی برای کنترل مرزها و جلوگیری از ورود این ویروس به داخل کشور را روی دست بگیرد. تلاش برای دریافت کمک‌های صحی از دیگر کشورها و سازمان بهداشت جهانی برای تجهیز سیستم صحی کشور در برابر کرونا بایستی آغاز یا در مرحله‌ی آماده‌باش قرار بگیرد. کارزار اطلاع‌رسانی در مورد توصیه‌های ابتدایی صحی برای جلوگیری از ابتلا به این ویروس باید به‌صورت گسترده با مشارکت دولت، رسانه‌ها و شهروندان آغاز شود.

اگر آمادگی‌ها و تدابیر صحی کافی و جدی برای مقابله با این ویروس روی دست گرفته نشود، در صورت ورود این ویروس به افغانستان، هرچند تأسف‌بار و ترسناک، اما کشور به کام یک فاجعه‌ی صحی خواهد رفت. افغانستان به‌دلیل ضعف در سیستم خدمات صحی، نبود فرهنگ صحی مثل استفاده از ماسک، تماس‌های فراوان فیزیکی میان افراد به واسطه‌ی روبوسی، دست‌دادن و … و رایج نبودن استفاده از امکانات صحی ضدعفونی در خانه‌ها، در برابر ویروس کشنده‌ی کرونا یک قربانی کاملا دست‌وپابسته و تسلیم‌شده است.

پیش از آن‌که دیر شود و فاجعه با تثبیت شدن حتا یک مورد مثبت ابتلا کلید بخورد، دولت باید احتمال ورود کرونا به کشور و شیوع این ماشین کشتار را به‌عنوان یک تهدید بالقوه‌ی امنیت ملی جدی بگیرد. مرزهای زمینی و هوایی و کانال‌های رفت‌وآمد به ایران، با تدابیر صحی و امنیتی کافی و جدی مجهز شود. دست‌کم آمادگی‌ها و مقدمات دریافت کمک‌ها و امکانات درمانی برای تجهیز سیستم خدمات صحی کشور در دست اجرا گذاشته شود. کارزار ملی مبارزه با ورود کرونا و ابتلا به آن، با اشتراک دولت، رسانه‌ها و شهروندان آغاز و اجرای توصیه‌های ابتدایی صحی روی دست گرفته شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا