افغانستان صرف گورستانی برای افغانها میباشد
افغانستان کشوری است با مجموعهای از رفتارهای متضاد؛ در کنار تمام افتخاراتی که در طول سالهای مملو از درگیری و جنگ افغانها در مبارزه با متجاوزان خارجی برای خود به نیکی رقم زدهاند، داستانهای تلخی از اشتباهات فاحش سردمداران این سرزمین نیز به چشم میخورد، اشتباهاتی که پیامدی جز تباهی، ویرانی زیرساختهای کشور، کشته و زخمی شدن میلیونها افغان و آواره شدن میلیونها افغان دیگر نداشتهاست.
شاید گزافه نباشد اگر بگوییم افغانستان و مردم شجاع، مظلوم و البته بیدفاع این کشور تنها مردمی هستند که هرگز پاداش مجاهدتها و تلاشهای خود برای رسیدن به صلح و امنیت را نگرفتهاند، از اماواگرهای ناکامی دول و مردم افغانستان در رسیدن به این آرزوهای دیرینهشان که بگذریم، دخالت قدرتهای استعماری جهان به شمول اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده امریکا در رقم زدن این سرنوشت شوم برای افغانستان و مردمش را نیز نباید نادیده گرفت: شوروی سابق با هدف توسعه و گسترش قدرت خود به افغانستان حمله کرد و پس از سالها جنگ و تباهی در حالی خاک افغانستان را ترک کرد که حوادث پس از خروج ارتش سرخ از افغانستان به مراتب تلختر از زمان حضور شوروی در افغانستان رقم خورد.
در زمانیکه افغانها برای دفاع از سرزمین و ناموس خود برای مقابله با متجاوزین روس به پا خاسته بودند، امریکا در همکاری با پاکستان و عربستان سعودی و با تزریق پول و اسلحه یکبار دیگر افغانها را آلت دست قرار داد و از توان جنگی افغانها برای نابودی کمونیزم استفاده کرد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نظام کمونیستی آن که تهدیدی جدی برای نظام سرمایهداری امریکا و متحدانش به شمار میرفت توسط افغانها کلیک خورد و امریکا و شرکایش در سرمستی شکست اتحاد جماهیر شوروی، حق و حقوق مردم مظلوم افغانستان را به دست فراموشی سپردند و هرگز به تشکیل یک دولت فراگیر در افغانستان که میتوانست صلح و رفاه را برای مردمان این سرزمین به ارمغان آورد، کمک نکردند.
سالهای تاریک حضور طالبان در افغانستان بازهم حوادث تلختری از تجاوز شوروی به این کشور رقم زد و افغانهای بیشتری برای نجات جانهای خود از سرزمین آبا و اجدادیشان گریختند و راهی اروپا، امریکا، کشورهای همسایه و دیگر نقاط دنیا شدند.
افغانهای گریخته از کشورشان اگرچه در برخی موارد به یک زندگی مرفه در کشورهای اروپایی، امریکا و استرالیا دست یافتند اما هرگز حس وطندوستی خود را فراموش نکردند و با پیگیری اوضاع سیاسی مترصد بازگشت به کشور و خدمت به مردم خود بودند: بازگشت انبوع مهاجرین افغانستانی به کشورشان پس از سال 2001 خود گواه این مدعاست.
افغانها به همان اندازه که با ورق زدن برگههای زرین حماسههای خود در طول تاریخ گذشته و معاصر مسرور میشوند، به همان اندازه از نیش و کنایههای دوست و دشمن در امان نبوده و افسرده خاطر میگردند.
تنها در یک مورد، ولادمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، طی اظهار نظری طعنه آمیز بر افغانها و یک دنیا خصلتهای نیکشان تاخته است.
شجاع ذکی، یکی از کاربران فیسبوکی،
به نقل از ولادمیر پوتین نوشته است: «زمانی که یک افغان پولدار شود، حساب بانکی
اش را در دوبی یا سویس باز می کند؛ اگر مریض شود، علاجش را در هند یا پاکستان می کند؛ ثروتش را در آلمان سرمایه گزاری می کند؛
خریداریاش را از دوبی و ترکیه می کند و عبادتش را در مکه و مدینه؛ فرزندانش را
برای تحصیل به اروپا و برای سیاحت به امریکا و کانادا و یا هم اروپا می فرستد؛ اما
زمانی که فوت کرد، در آن وقت به سرزمین پدریاش افغانستان برده و آنجا دفن می شود.»
به گفته پوتین: «افغانستان صرف گورستان برای افغان هاست،
چگونه دلشان برای توسعه، انکشاف و ترقی یک گورستان بسوزد!»
در پاسخ به این اظهار نظر جناب پوتین باید گفت که افغانستان و مردم شریفش اگر قربانی اهداف شوم استعمارگران نمیشدند، در وطنپرستی و تلاش برای آبادانی کشورشان از هیچ مردمی کم نداشتند. اگر امروز شما به کنایه سبک زندگی افغانها را به سخره میگیرید، حق دارید چون شما روسها کسانی بودید که سبب این همه بدبختی برای ما شدید.
شما روسها هنوز به ما افغانها مدیون هستید و در یک مورد تنها و تنها اگر بدهیهای مالی خود بابت استفاده از گاز افغانستان را بدهید، افغانستان میتواند بسیاری از زخمهای خود را درمان کند، حال بگذریم از هزینههای هنگفتی که شما روسها بابت تجاوز و تحمیل جنگ بر افغانستان، به مردم این سرزمین بدهکار هستید اما حاضر نیستید پرداخت کنید تا به نوعی جبران کرده باشید.