آیا اشرف غنی کتابخوان است؟
دو روز پیش تصویری از رئیس جمهور غنی در فضای مجازی نشر شد که نشان می داد رئیس جمهور در بستر بیماری در شفاخانه سردار محمد داوود خان مشغول مطالعه است.
طرفداران رئیس جمهور با نشر این عکس به توصیف از عادت نیک غنی حتی در بستر بیماری پرداختند اما مخالفان رئیس جمهور دعاهای بدی نثار وی نمودند.
واکنش های مثبت و منفی نسبت به عکس رئیس جمهور یک جنجال تازه میان کاربران فیس بوکی به راه انداخته و برخی از کابرران فیس بوکی مدعی شده اند نشر این عکس تنها با هدف تبلیغ برای رئیس جمهور صورت گرفته است.
احرار حکیمی از کاربران فیس بوک با باز نشری پستی از یکی دیگر از کاربران فیس بوک به نام محمد مرادی در واکنش به نشر عکس رئیس جمهور در حال مطالعه می نویسد:«بارها از قول اطرافیان و حامیان اشرف غنی شنیدهایم که رئیس جمهور اهل مطالعه و کتابخواندن است. آنان برای استدلال، تصاویری از غنی را هم منتشر میکنند که وی را در حال مطالعه نشان میدهد.»
سوال این است که آیا واقعاً اشرف غنی کتابخوان است؟
برای پاسخ به این سوال، نیاز به ذکر یک مثال داریم: اگر یک نجار به کار نجار دیگری نگاه کند، ضعفها و قوتهای همشغل خود را بهتر از بقیه میداند. یک دکتر هم اگر کار هممسلک خود را به دقت بررسی کند و مورد ارزیابی قرار دهد، به ضعفها و قوتهای وی پی میبرد. این قاعده برای همه مشاغل و حرفهها صدق میکند که همکاران، بهتر از سایرین، قوتها و کاستیهای همکاران خود را میدانند.
حال شما اگر واقعاً اهل علم و مطالعه باشید و فن کتابخوانی را بدانید، به ضعفها و قوتهای اشرف غنی در امر مطالعه پی خواهید برد. شاخصترین استانداردهای یک مطالعه این است که یک مطالعهکننده پس از پایان مطالعه یک کتاب ۱۰۰صفحهای، بتواند دو صفحه درباره کتاب بنویسید و یا حداقل پنج دقیقه درباره کتاب سخنرانی کند. اگر مطالعهکننده از پس تشریح کتابی که مطالعه کرده است، به درستی بربیاید، میتوانیم بگوییم که وی اهل مطالعه است. تشریح و توضیح درست یک کتاب هم از این نکته قابل تشخیص است که مطالعهکننده اولاً محتوا و موضوع کتاب را به درستی دریافته باشد و ثانیاً توضیح و تشریح وی عاری از اشتباهات محتوایی و غلطهای املایی، انشایی و تلفظی باشد.
با این تعریف، از کجا بدانیم که اشرف غنی اهل مطالعه است یا نیست؟ تاکنون این اتفاق رخ نداده که اشرف غنی درباره یکی از کتابهایی که مطالعه کرده است، چند صفحهای بنویسد و یا چند دقیقهای توضیح دهد اما وقتی سخنرانیهای وی را پیگیری کنیم، به یک نتیجه میرسیم که توضیح میدهم.
احرار حکیمی می افزاید: «اطلاعات یک مطالعهکننده حرفهای که وی را از یک روزنامهخوان متمایز میکند، ژرف، استوار و بدون اشتباهات تاریخی، ادبی و علمی است اما اطلاعات یک روزنامهخوان، سطحی، سرسری و به عبارتی، بندانگشتی است. نمیدانم که چند مورد از سخنرانیهای اشرف غنی را گوش داده و شنیدهاید؟ آیا دقت کردهاید که وی سخنرانی کرده باشد اما دچار اشتباهات بزرگ تاریخی، ادبی و علمی نشده باشد؟»
بنابراین، اشرف غنی اهل مطالعه و کتابخواندن نبوده بلکه یک روزنامهخوان است که برای پر کردن اوقات فراغت خود به کتاب پناه میبرد؛ این در حالی است که یک کتابخوان واقعی و خوب، کتاب و مطالعه را یک اصل در زندگیاش میداند و محتوای کتاب را بهتر از نویسنده کتاب، درک میکند. آنچه طرفداران رئیس جمهور، از مطالعه وی سخن میگویند، از دو حال خارج نیست یا خود اهل مطالعه نبوده و یک مطالعهکننده را نمیشناسند و یا انگیزههای دیگری آنان را به این کار وامیدارد تا یک روزنامهخوان را کتابخوان معرفی کنند.
سخن پایانی این که با وجود کاستیهای زیادی در زندگی علمی و سیاسی اشرف غنی، وی را در مقام مقایسه، بهتر از بسیاری رهبران رژیم کمونیستی مثل نورمحمد ترهکی، بسیاری از رهبران جهادی مثل گلبدین حکمتیار و همچنین بهتر از طالبان میدانم ولی اگر بحث مقایسه را کنار بگذاریم، اشرف غنی هم به خودی خود در جایگاه یک رئیس جمهور، برای افغانستان مفید نبوده و نیست.